[ترجمه گوگل]جوان ترین اسکی باز بیشترین امتیاز را کسب کرد [ترجمه ترگمان]جوان ترین اسکی باز، بیش ترین امتیاز را برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She said she was an expert skier but I think she was just shooting a line.
[ترجمه گوگل]او گفت که او یک اسکی باز متخصص است، اما فکر می کنم او فقط به یک خط شلیک می کرد [ترجمه ترگمان]اون گفت که اون یه اسکی باز حرفه آیه اما من فکر می کنم اون فقط داشت به یه خط شلیک می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She is a skier who is unafraid of danger.
[ترجمه گوگل]او یک اسکی باز است که از خطر نمی ترسد [ترجمه ترگمان]او اسکی باز است که از خطر نمی ترسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Start number 13 proved unlucky for the Swiss skier.
[ترجمه گوگل]استارت شماره 13 برای اسکی باز سوئیسی بدشانس بود [ترجمه ترگمان]شماره شروع عدد ۱۳ برای اسکی باز سوئیس بد نشان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She's a good skier.
[ترجمه گوگل]او اسکی باز خوبی است [ترجمه ترگمان]اسکی باز خوبی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tracy was a keen swimmer and water skier.
[ترجمه کوروش فخار] تریسی شناگر ماهر و اسکی باز روی آب بود.
|
[ترجمه گوگل]تریسی یک شناگر و اسکی روی آب بود [ترجمه ترگمان]تریسی شناگر ماهری بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The higher slopes are for the more adventurous skier.
[ترجمه گوگل]دامنه های بالاتر برای اسکی بازان ماجراجوتر است [ترجمه ترگمان]شیب های مرتفع تر برای اسکی باز ماجراجو بیشتر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She is a keen skier and wears a jacket with skiers on the back which gave her inspiration for her design.
[ترجمه گوگل]او یک اسکی باز مشتاق است و یک ژاکت با اسکی بازان در پشت می پوشد که الهام بخش او برای طراحی او بود [ترجمه ترگمان]او یک اسکی باز مشتاق است و یک ژاکت با اسکی بازان در پشت به تن دارد که به او انگیزه طراحی او را می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mike had a collision with another skier and broke his leg.
[ترجمه گوگل]مایک با یک اسکی باز دیگر برخورد کرد و پایش شکست [ترجمه ترگمان]مایک با اسکی باز دیگری برخورد کرد و پایش را شکست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It almost ensures that the skier will lose his or her grip on the ice, and most likely fall.
[ترجمه گوگل]تقریباً تضمین می کند که اسکی باز کنترل خود را روی یخ از دست می دهد و به احتمال زیاد سقوط می کند [ترجمه ترگمان]این کار تقریبا تضمین می کند که اسکی باز دست خود را بر روی یخ از دست خواهد داد و به احتمال زیاد سقوط خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is an enthusiastic skier.
[ترجمه گوگل]او یک اسکی باز مشتاق است [ترجمه ترگمان]اسکی باز پر شوری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cyan: A skier is skiing in Germany.
[ترجمه گوگل]فیروزه ای: یک اسکی باز در آلمان اسکی می کند [ترجمه ترگمان]Cyan: اسکی باز در آلمان اسکی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Manager Are you are you a very pro skier?
[ترجمه گوگل]مدیر آیا شما یک اسکی باز بسیار حرفه ای هستید؟ [ترجمه ترگمان]مدیر: شما یک اسکی باز پر طرفدار هستید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
اسکی باز (اسم)
skier
انگلیسی به انگلیسی
• one who glides across snow or water on skis a skier is a person who skis.
پیشنهاد کاربران
اسکی باز ( کسی که اسکی می کند ) / اسم The skier raced down the slope اسکی کننده ( فرد در حال اسکی ) / اسم The skiers enjoyed the fresh snow
اسکی باز مثال: My son, who is an excellent skier, was in the water being pulled and I was driving the boat. پسرم که اسکی باز بسیار خوبی هست، داخل آب بود و داشت کشیده می شد و من قایق را می راندم.
skier ( ورزش ) واژه مصوب: برف سُر تعریف: شخص یا ورزشکاری که به برف سُری می پردازد|||متـ . اسکی باز