دیکشنری
مترجم
بپرس
skiagraphy
معنی
: پرتونگاری، عکس برداری از سایه، رادیو گرافی
معانی دیگر
: پرتونگاری، عکس برداری از سایه، رادیو گرافی
دنبال کنید
مترادف ها
پرتونگاری
(اسم)
radiography, skiagraphy
عکس برداری از سایه
(اسم)
skiagraphy
رادیو گرافی
(اسم)
skiagraphy
انگلیسی به انگلیسی
• radiography, x-ray photography, photography of solid bodies using x-ray radiation
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک