ski run

/ˈskiːˈrən//skiːrʌn/

پیست اسکی، اسکی راه، سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a slope, trail, or course for skiing.

جمله های نمونه

1. An averagely fit person can master easy ski runs within a few days.
[ترجمه گوگل]یک فرد با تناسب اندام می تواند در عرض چند روز بر دوی اسکی آسان مسلط شود
[ترجمه ترگمان]یک فرد با تناسب اندام می تواند در عرض چند روز یک پرش با اسکی راحت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The resort has fifteen magnificently groomed ski runs.
[ترجمه گوگل]این استراحتگاه دارای پانزده پیست اسکی با شکوه است
[ترجمه ترگمان]این تفریحگاه دارای ۱۵ آهنگ مخصوص اسکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A primitive ski run was one of the few amenities of the original Los Alamos Ranch School.
[ترجمه گوگل]پیست اسکی ابتدایی یکی از معدود امکانات رفاهی مدرسه اصلی مزرعه داری لوس آلاموس بود
[ترجمه ترگمان]یک پیست اسکی ابتدایی یکی از معدود امکانات مدرسه واقع در (لاس آلاموس)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The safest way from one ski run to another.
[ترجمه گوگل]امن ترین راه از یک پیست اسکی به پیست دیگر
[ترجمه ترگمان]امن ترین راه رفتن از یه اسکی به یکی دیگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The courier posted up a list of ski run, which is open.
[ترجمه گوگل]پیک لیستی از پیست اسکی را ارسال کرد که باز است
[ترجمه ترگمان]این قاصد لیستی از مسابقات پرش با اسکی را ارسال کرده است که باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cimmaron . This ski run has a giant slalom feel to it with good reason.
[ترجمه گوگل]سیمارون این پیست اسکی با دلیل موجهی حس اسلالوم غول پیکری دارد
[ترجمه ترگمان]Cimmaron این دویدن اسکی باعث می شود که یک اسلالوم بزرگ به دلیل خوبی به آن دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Small ski run for professionals.
[ترجمه گوگل]پیست اسکی کوچک برای حرفه ای ها
[ترجمه ترگمان]اسکی کوچک برای حرفه ای ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Small ski run for beginners.
[ترجمه گوگل]پیست اسکی کوچک برای مبتدیان
[ترجمه ترگمان]اسکی کوچک برای مبتدیان باید انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Small ski run for amateurs.
[ترجمه گوگل]پیست اسکی کوچک برای آماتورها
[ترجمه ترگمان]اسکی کوچک برای آماتورها اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was little snow on the lower reaches of the ski run.
[ترجمه گوگل]برف کمی در پایین دست پیست اسکی باریده بود
[ترجمه ترگمان]برف کمی روی قسمت پایین دویدن پیست اسکی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A chair lift carried us to the top of the ski run.
[ترجمه گوگل]بالابر صندلی ما را به بالای پیست اسکی رساند
[ترجمه ترگمان]یک آسانسور یک صندلی ما را به بالای پیست اسکی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Examples of stressors that may cause an acute-stress response are a job interview, a fender bender or an exhilarating ski run.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از عوامل استرس زا که ممکن است باعث پاسخ استرس حاد شوند عبارتند از یک مصاحبه شغلی، یک گلگیر یا یک پیست اسکی هیجان انگیز
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از استرس زایی که ممکن است منجر به واکنش شدید استرس شوند، یک مصاحبه شغلی، یک تصادف کوچک و یا یک پیست اسکی دهنده هیجان انگیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس