ski lift

/ˈskiːˈlɪft//skiːlɪft/

معنی: تخت روان، تلسکی
معانی دیگر: صندلی اسکی، تله اسکی، صندلی نقاله، دستگاه حمل اسکی بازان ویاتماشاچیان به قله کوه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mechanism, usu. comprising a motor-driven cable with a series of attached chairs, used to carry skiers up a slope.

جمله های نمونه

1. A ski lift whisks you high into the mountains.
[ترجمه گوگل]یک تله اسکی شما را به بالای کوه می برد
[ترجمه ترگمان]یک پرش با اسکی، شما را به سمت کوهستان بلند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are three ski lifts in operation.
[ترجمه گوگل]سه تله اسکی در حال فعالیت هستند
[ترجمه ترگمان]سه آسانسور با اسکی در عملیات وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll need your lift pass for the ski lifts.
[ترجمه گوگل]برای بالابرهای اسکی به کارت آسانسور خود نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]شما به آسانسور - تون احتیاج خواهید داشت تا اسکی رو بلند کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Several ski lifts ascended the mountain.
[ترجمه گوگل]چندین تله اسکی از کوه بالا رفتند
[ترجمه ترگمان]چندین آسانسور با اسکی بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Downhill skiing requires ski lifts that frighten the chamois and clutter the mountains with pylons and cables.
[ترجمه گوگل]اسکی در سراشیبی به بالابرهای اسکی نیاز دارد که درختان عثمانی را می ترسانند و کوه ها را با دکل ها و کابل ها در هم می ریزند
[ترجمه ترگمان]اسکی روی تپه به lifts اسکی نیاز دارد که به موجب آن جیر جیر را بترساند و کوه ها را با تیرها و سیم ها بترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ski lifts were swaying alarmingly from side to side.
[ترجمه گوگل]بالابرهای اسکی به طرز نگران کننده ای از این طرف به آن طرف می چرخیدند
[ترجمه ترگمان]از این طرف و آن طرف آسانسور به شدت تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boy fell thirty feet from a ski lift in a Californian resort.
[ترجمه گوگل]پسر از یک تله اسکی در یک استراحتگاه کالیفرنیا سی فوت سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]این پسر ۳۰ متر با یک پیست اسکی در یک تفرجگاه ساحلی به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Where can I get on a ski lift?
[ترجمه گوگل]کجا می توانم سوار تله اسکی شوم؟
[ترجمه ترگمان]کجا میتونم سوار آسانسور بشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The world's first ski lift was opened at Bolgen in 193
[ترجمه گوگل]اولین تله اسکی جهان در بولگن در سال 193 افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]اولین مسابقه اسکی دنیا در سال ۱۹۳ میلادی افتتاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do you take the ski lift to the top?
[ترجمه گوگل]آیا با تله اسکی به بالا می روید؟
[ترجمه ترگمان]می خوای اسکیت بازی رو ببری بالا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cross-country skiing is very popular and cable cars and ski lifts take the skiers up to the snow fields.
[ترجمه گوگل]اسکی کراس کانتری بسیار محبوب است و تله کابین و تله اسکی اسکی بازان را به زمین های برفی می برند
[ترجمه ترگمان]اسکی کراس کانتری بسیار محبوب است و واگن های کابلی و lifts اسکی بازان اسکی بازان را به سمت زمین های برفی می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For the outdoorsy person, think about a hiking holiday, a bicycle tour or ski lift tickets.
[ترجمه گوگل]برای افرادی که در فضای باز هستند، به تعطیلات پیاده روی، یک تور دوچرخه سواری یا بلیط تله اسکی فکر کنید
[ترجمه ترگمان]برای فرد outdoorsy، به یک تعطیلات پیاده روی، یک تور دوچرخه سواری یا بلیط پرش با اسکی فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Instead of sitting in front of the TV, sit on a ski lift.
[ترجمه گوگل]به جای نشستن جلوی تلویزیون، روی تله اسکی بنشینید
[ترجمه ترگمان]به جای نشستن در جلوی تلویزیون، در یک آسانسور اسکی بنشینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Instead of sitting in front of the TV, sit on ski lift.
[ترجمه گوگل]به جای نشستن جلوی تلویزیون، روی تله اسکی بنشینید
[ترجمه ترگمان]به جای نشستن در جلوی تلویزیون، در آسانسور اسکی بنشینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخت روان (اسم)
litter, bier, stretcher, palanquin, palankeen, ski lift

تلسکی (اسم)
ski lift, ski tow

انگلیسی به انگلیسی

• transportation device for carrying skiers to the top of a slope (usually a series of chairs suspended from a moving cable)
a ski lift is a machine for taking people to the top of a ski slope. it consists of a series of seats hanging down from a moving wire.

پیشنهاد کاربران

تله اسکی ( بالابر اسکی بازان ) / اسم
We took the ski lift to the top
بالابر اسکی ( دستگاهی برای بالا بردن اسکی بازان ) / اسم
The ski lift was very crowded
دستگاهی که اسکی بازان رو به بالای کوه میبره
تله کابین

بپرس