[عمران و معماری] چولگی - مورب بودن [صنعت] چولگى، عدم تقارن [ریاضیات] کشیدگی، چولگی، تنافر، کجی، اریبی، چولگی، چاولگی، عدم تناظر، عدم تقارن، بی قرینگی، کجکی، بی تفاوتی [معدن] چولگی (زمین آمار) [آمار] چولگی [آب و خاک] چولکی
انگلیسی به انگلیسی
• obliqueness, quality of being oblique
پیشنهاد کاربران
در آمار: چولگی نشان دهنده ی میزان عدم تقارن توزیع احتمالی داده ها حول میانگین شان است.