skein

/ˈskeɪn//skeɪn/

معنی: دسته، کلاف، کلاف نخ یا پشم، هر چیزی شبیه کلاف پیچیدن
معانی دیگر: (نخ) کلاف، گلوله، دسته ی پرندگان وحشی، کلاف ن  یا پشم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a length of yarn or thread wound in a long, loose loop before it is knitted or woven.

(2) تعریف: something resembling this, such as rope or hair in a loop.

(3) تعریف: a flock of geese in flight.

جمله های نمونه

1. a skein of knitting wool
یک کلاف پشم بافتنی

2. to disentangle a skein of yarn
کلاف کاموا را از پیچیدگی درآوردن

3. Sally held the skein of wool while her mother wound it into a ball.
[ترجمه گوگل]سالی کلاف پشمی را در دست داشت در حالی که مادرش آن را به توپ می‌چرخاند
[ترجمه ترگمان]سلی کلاف پشمی را در زمانی که مادرش آن را در یک مجلس رقص فرو می کرد نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Corbett tried to think back, unravelling the skein of information he had gathered.
[ترجمه گوگل]کوربت سعی کرد به گذشته فکر کند و بند اطلاعاتی را که جمع آوری کرده بود باز کرد
[ترجمه ترگمان]Corbett)سعی کرد فکر کند و کلاف اطلاعاتی را که جمع کرده بود کشف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A knotted skein of nylon straps was looped round his chest.
[ترجمه گوگل]یک کلاف گره‌دار از تسمه‌های نایلونی دور سینه‌اش حلقه شده بود
[ترجمه ترگمان]کلاف نخ نایلونی گره دار دور سینه اش حلقه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was a sadness, formless as a skein, enveloping us.
[ترجمه گوگل]اندوهی بی شکل مثل چنگال ما را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]اندوهی بی شکل و بی شکل به مانند یک کلاف نخ، ما را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a Skein of Geese envelope, with three of the wretched birds embossed in brown on heavy cream vellum.
[ترجمه گوگل]این یک پاکت پوست غاز بود، با سه پرنده بدبخت که به رنگ قهوه ای روی پوسته کرم غلیظ نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]یک تکه کاغذ غاز وحشی بود که سه پرنده پر از آن پرنده بی نوا روی پوست خرس قهوه ای رنگی می درخشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She'd obtained a Skein of Geese matchbook from somewhere.
[ترجمه گوگل]او یک کتاب کبریت اسکین غازها را از جایی تهیه کرده بود
[ترجمه ترگمان]او چند غاز وحشی را از جایی به دست اورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. a twisted skein of lies.
[ترجمه گوگل]یک چله پیچ خورده از دروغ
[ترجمه ترگمان]یک کلاف پر از دروغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The runway had upon it a light skein of mist, and he sailed through it and up into the high air.
[ترجمه گوگل]باند فرودگاه روی آن یک کلاف سبک از مه بود، و او از میان آن عبور کرد و به هوای بلند رفت
[ترجمه ترگمان]باند باند روی آن یک کلاف روشنی از مه قرار داشت، و او از آن عبور کرد و به هوا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This skein of wool won't disentangle.
[ترجمه گوگل]این کلاف پشمی از هم باز نمی شود
[ترجمه ترگمان]این کلاف نخ از هم باز نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lately, there has been a skein of such dangerous discoveries, one with deadly consequences.
[ترجمه گوگل]اخیراً مجموعه ای از چنین اکتشافات خطرناکی وجود داشته است که پیامدهای مرگباری در پی داشته است
[ترجمه ترگمان]این اواخر، یک کلاف از چنین کشفیات خطرناکی وجود دارد که یکی از پیامدهای مرگبار آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A skein of duck came across, gabbling softly to themselves.
[ترجمه گوگل]کلاف اردک آمد که به آرامی با خود غر می زد
[ترجمه ترگمان]یک کلاف اردک از آن عبور می کرد و آهسته با خودش حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She passed me a skein of wool.
[ترجمه گوگل]یک دسته پشم از من گذشت
[ترجمه ترگمان]یک کلاف پشمی به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته (اسم)
detachment, school, section, regimen, hand, party, order, stack, handle, shaft, sect, kind, clump, clique, set, troop, stem, fagot, lever, team, pack, sheaf, army, host, corps, group, company, category, class, gang, assortment, grouping, estate, junta, ear, helm, cluster, ensign, batch, deck, knob, handhold, handgrip, bevy, tuft, fascicle, genre, genus, brigade, wisp, parcel, clan, gens, confraternity, drove, congregation, covey, stud, haft, hilt, skein, helve, horde, nib, shook, rabble, skulk, squad, trusser

کلاف (اسم)
ram, hank, hasp, skein

کلاف نخ یا پشم (اسم)
skein

هر چیزی شبیه کلاف پیچیدن (اسم)
skein

تخصصی

[نساجی] کلاف - دسته - بسته آزاد - کلاف نخ ابریشم یا پشم یا پنبه

انگلیسی به انگلیسی

• spool of yarn or thread; flock of wild birds in flight; coil, something that resembles a spool of yarn or thread
a skein is a loosely coiled length of thread, especially wool or silk.

پیشنهاد کاربران

بپرس