skating

جمله های نمونه

1. the skating fad was soon forgotten
رسم زودگذر اسکیت بازی پس از اندک زمانی فراموش شد.

2. the ice skating champion was gliding on the ice beautifully
قهرمان اسکی روی یخ به طرز زیبایی روی یخ سر می خورد.

3. Is the ice thick enough for skating?
[ترجمه گوگل]آیا یخ به اندازه کافی برای اسکیت غلیظ است؟
[ترجمه ترگمان]این یخ برای اسکی به اندازه کافی ضخیم است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You must learn to keep your balance in skating.
[ترجمه گوگل]شما باید یاد بگیرید که در اسکیت تعادل خود را حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید یاد بگیری که تو اسکیت تعادل خودت رو حفظ کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our figure skating club has exclusive use of the rink on Mondays.
[ترجمه گوگل]باشگاه اسکیت بازی ما در روزهای دوشنبه از پیست استفاده انحصاری دارد
[ترجمه ترگمان]باشگاه اسکیت نمایشی ما استفاده انحصاری از آیس رینک در دوشنبه ها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't go skating today there are dangerous cracks in the ice.
[ترجمه گوگل]امروز اسکیت نروید، شکاف های خطرناکی در یخ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]امروز نرو اسکیت باز چیزهای خطرناک در یخ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The President was accused of skating over the issue of the homeless.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور به اسکیت بر سر موضوع بی خانمان ها متهم شد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور متهم به اسکیت روی موضوع بی خانمان ها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We went skating in Central Park.
[ترجمه گوگل]رفتیم اسکیت پارک مرکزی
[ترجمه ترگمان] ما توی سنترال پارک اسکیت بازی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Skating on the skating rink is good fun.
[ترجمه گوگل]اسکیت کردن در پیست اسکیت سرگرم کننده خوبی است
[ترجمه ترگمان]skating روی زمین اسکیت بازی خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Would you like to go ice skating?
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید اسکیت روی یخ بروید؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری اسکیت بازی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She's won several cups for skating.
[ترجمه گوگل]او چندین جام برای اسکیت برنده شده است
[ترجمه ترگمان]چند جام برای اسکیت برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her interests ranged from tennis to skating.
[ترجمه گوگل]علایق او از تنیس تا اسکیت را در بر می گرفت
[ترجمه ترگمان]علایق او از تنیس تا اسکیت باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's skating on thin ice by lying to the police.
[ترجمه گوگل]او با دروغ گفتن به پلیس روی یخ نازک اسکیت می کند
[ترجمه ترگمان]با دروغ گفتن به پلیس روی یخ نازک اسکیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is proficient at / in figure skating.
[ترجمه گوگل]او در / در اسکیت بازی مهارت دارد
[ترجمه ترگمان] اون توی اسکیت مهارت خاصی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of gliding on ice with ice skates; act of gliding on a hard surface with roller skates

پیشنهاد کاربران

۱. اسکیت بازی ۲. پاتیناژ بازی
مثال:
skating on a frozen lake during the winter.
اسکیت بازی بر روی یک دریاچه یخ زده هنگام ِزمستان.
اسکی کردن
skating ( ورزش )
واژه مصوب: چرخ سُری
تعریف: ورزشی که در آن ورزشکار با استفاده از چرخ سُره حرکت می کند
اسکیت سواری

اسکی روی یخ

بپرس