• : تعریف: a flat, short, narrow board mounted on four roller-skate wheels, ridden in a standing position or used to perform athletic feats such as jumps and flips.
فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: skateboards, skateboarding, skateboarded
• : تعریف: to ride on a skateboard.
- He gets to skateboard to school!
[ترجمه یاسین] او به مدرسه اسکیت برد
|
[ترجمه نرگس] من دارم میرم اسکیت سواری
|
[ترجمه نرگس فلاحی] اون به مدرسه اسکیت برد
|
[ترجمه ممد] اون به مدرسه اسکیتش را برد
|
[ترجمه نیما] او اسکیت سواری برد
|
[ترجمه عزیز] او اسکیت را دوست دارد
|
[ترجمه محیا] او ( پسر ) تخته ی اسکیتش را به مدرسه برد
|
[ترجمه گوگل] او به مدرسه اسکیت برد می رود! [ترجمه ترگمان] اون به مدرسه اسکیت برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Skateboard Tow Head on his skateboard threads through a crowd of feet and faces delayed to a slow stupidity.
[ترجمه گوگل]اسکیتبرد تاو هد روی رشتههای اسکیتبوردش از میان انبوهی از پاها و چهرههایی که به یک حماقت آهسته به تأخیر میافتد میگذرد [ترجمه ترگمان]سرش را روی نخ های اسکیت برد و از میان انبوه پاها و چهره ها تا حد حماقت عقب رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It calls for creating a skateboard park, a picnic area, a sculpture to climb on and an amphitheater.
[ترجمه گوگل]ایجاد یک پارک اسکیت برد، یک منطقه پیک نیک، یک مجسمه برای صعود و یک سالن آمفی تئاتر است [ترجمه ترگمان]آن خواستار ایجاد یک پارک اسکیت، یک منطقه پیک نیک، یک مجسمه برای بالا رفتن و آمفی تئاتری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A teenager carrying his skateboard passed a man wearing a yarmulke.
[ترجمه گوگل]نوجوانی که اسکیت برد خود را حمل می کرد از کنار مردی که یارمولکه پوشیده بود گذشت [ترجمه ترگمان]یک نوجوان تخته اسکیت را با یک مرد که کلاه yarmulke به تن کرده بود، کنار گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Matt scooted over the bridge on his skateboard.
[ترجمه گوگل]مت با اسکیت بردش از روی پل رفت [ترجمه ترگمان]مت به سرعت روی پل اسکیت برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Of course, all the skateboard sellers could get together and conspire to raise prices.
[ترجمه گوگل]البته، همه فروشندگان اسکیت برد می توانند دور هم جمع شوند و برای افزایش قیمت ها توطئه کنند [ترجمه ترگمان]البته تمام فروشندگان اسکیت می توانستند با هم دست و دست هم بدهند و قیمت ها را بالا ببرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These include a skateboard and a punchball.
[ترجمه گوگل]اینها شامل اسکیت بورد و پانچ بال است [ترجمه ترگمان]این شامل یک اسکیت بورد و یک تخته اسکیت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Karl fell off his skateboard and busted his arm.
[ترجمه گوگل]کارل از اسکیت بردش افتاد و بازویش را شکست [ترجمه ترگمان]کارل از تخته اسکیت برد و بازویش را گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Suddenly she trips over a skateboard in front of a home and crashes to the ground.
[ترجمه گوگل]ناگهان او روی یک اسکیت بورد جلوی خانه ای می زند و به زمین می خورد [ترجمه ترگمان]ناگهان به یک تخته اسکیت جلوی خانه می رود و به زمین می افتد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Extreme surfer and skateboard styles are still a best bet.
[ترجمه گوگل]سبکهای موجسواری شدید و اسکیتبرد هنوز بهترین گزینه هستند [ترجمه ترگمان]موج سواری افراطی و سبک اسکیت باز هم بهترین شرط هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These are my skateboard graphic designs, there is more coming soon.
[ترجمه گوگل]اینها طرح های گرافیکی اسکیت برد من هستند، به زودی موارد بیشتری ارائه می شود [ترجمه ترگمان]اینا طرح های تصویری منه که خیلی زود میاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. One time I had a skateboard, but it wasn't very fast.
[ترجمه گوگل]یک بار اسکیت برد داشتم، اما خیلی سریع نبود [ترجمه ترگمان]یک دفعه یک تخته اسکیت دیدم، اما خیلی سریع نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They can go to skateboard parks, to swimming pools or to video arcades.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند به پارک های اسکیت برد، به استخرهای شنا یا بازی های ویدئویی بروند [ترجمه ترگمان]آن ها می توانند به پارک های اسکیت، استخر شنا و یا arcades ویدئو بروند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Perform the skateboard pop shove-it with tips from a professionally sponsored skateboarder in this free video on skateboarding.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی رایگان در مورد اسکیتبرد، اسکیتبرد پاپ را با نکاتی از یک اسکیتبردباز حرفهای اجرا کنید [ترجمه ترگمان]این فیلم را با نوک اسکیت برد در این فیلم آزاد اجرا کنید تا اسکیت بورد به طور حرفه ای از آن استفاده کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. By go-cart or unicycle, by skateboard or sleigh.
[ترجمه گوگل]با گاری یا تک چرخ، با اسکیت بورد یا سورتمه [ترجمه ترگمان]بوسیله اسکیت یا یک چرخه، با اسکیت یا سورتمه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Scooter, Finger Scooter, Finger Skateboard, Roller Skate, Snow Board. Toy and Games.
[ترجمه گوگل]اسکوتر، اسکوتر انگشتی، اسکیت بورد انگشتی، اسکیت غلتکی، اسنو برد اسباب بازی و بازی [ترجمه ترگمان]Scooter، انگشت انگشت، انگشت انگشت، Roller Skate، تخته برفی اسباب بازی و بازی ها [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• flat board attached to four small wheels and used for skating on hard surfaces ride a skateboard, use a skateboard to coast across hard surfaces a skateboard is a narrow board on wheels, which people stand on and ride for pleasure.
پیشنهاد کاربران
{تخته} اسکیت. اسکیت بورد مثال: Suddenly she trips over a skateboard in front of a home and crashes to the ground. ناگهان او در جلوی یک خانه بر روی یک تخته اسکیت سکندری خورد و روی زمین سقوط کرد.
skateboard ( n ) ( skeɪtbɔrd ) =a short narrow board with small wheels at each end, which you stand on and ride as a sport