skank

جمله های نمونه

1. Disgust invades me, invades this room, almost like a real reptile, a skink flicking out its swift purple tongue.
[ترجمه گوگل]انزجار به من هجوم می‌آورد، به این اتاق هجوم می‌آورد، تقریباً مانند یک خزنده واقعی، پوستی که زبان بنفش تندش را بیرون می‌زند
[ترجمه ترگمان]با نفرت به من حمله کرد، به این اتاق حمله کرد، تقریبا مثل یک خزنده واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any crumbs which fell off the table were pounced on by big bronze lizards - skinks.
[ترجمه گوگل]هر خرده‌ای که از روی میز می‌افتاد توسط مارمولک‌های بزرگ برنزی - اسکینک‌ها روی میز کوبیده می‌شد
[ترجمه ترگمان]هر گونه crumbs که روی میز ریخته شد، به وسیله مارمولک بزرگ برنزی به کار افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Published pictures of him and some skank?
[ترجمه گوگل]تصاویر منتشر شده از او و چند اسکنک؟
[ترجمه ترگمان]تو عکس برداری از اون و یه جنده رو از دست دادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Published Pictures Of Him And Some Skank?
[ترجمه گوگل]تصاویر منتشر شده از او و مقداری اسکانک؟
[ترجمه ترگمان]تصاویر منتشر شده از او و بعضی از Skank ها؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That skank? Her face is almost as ugly as your mug.
[ترجمه گوگل]اون اسکنک؟ چهره او تقریباً به اندازه لیوان شما زشت است
[ترجمه ترگمان]اون زنیکه؟ صورتش به اندازه لیوان تو زشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That's why I find shorts in an office, leather pants on a yacht, skank dresses at the polo and jeans at the opera so disappointing.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که من شورت در دفتر، شلوار چرمی روی قایق تفریحی، لباس‌های اسکینک در چوگان و شلوار جین در اپرا بسیار ناامیدکننده می‌بینم
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که در یک دفتر، شلوار چرمی، شلوار چرمی را در یک کشتی تفریحی پیدا می کنم، لباس های او را در چوگان و شلوار جین در اپرا می بینم که این قدر نا امید کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You mean since gossip girl published pictures of him and some skank?
[ترجمه گوگل]یعنی از زمانی که دختر شایعه پراکنی از او و چند اسکنک منتشر کرده است؟
[ترجمه ترگمان]منظورت از اون موقعی بود که اون دختر gossip که عکس اون و یه جنده رو منتشر کرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Long story short, she was hitting on me all night and acting like a complete skank.
[ترجمه گوگل]خلاصه، او تمام شب به من ضربه می زد و مثل یک اسکانک کامل رفتار می کرد
[ترجمه ترگمان]خلاصه، اون دیشب داشت منو می زد و مثل یه جنده رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She said, "So. When your father left you for that skank gypsy, what did you think, Harp?
[ترجمه گوگل]او گفت: "پس، وقتی پدرت تو را به خاطر آن کولی اسکینک ترک کرد، چه فکری کردی، هارپ؟
[ترجمه ترگمان]\"اون گفت\" پس وقتی پدرت تو رو به خاطر اون کولی ترک کرد، تو چی فکر کردی، چنگ چنگ؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blair: You mean since gossip girl published pictures of him and some skank?
[ترجمه گوگل]بلر: منظور شما از زمانی است که دختر شایعه پراکنی عکس های او را منتشر کرده است؟
[ترجمه ترگمان]منظورت از اون موقعی بود که اون دختر gossip که عکس اون و یه جنده رو منتشر کرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dance rhythmically in a loose-limbed manner; dance to ska music
whore, sexually promiscuous woman (slang)

پیشنهاد کاربران

This derogatory term is used to shame and degrade women who are perceived as being sexually promiscuous. It is often used to slut - shame women and reinforce patriarchal norms around female sexuality.
...
[مشاهده متن کامل]

اصطلاح تحقیر آمیز
شرمسار و تحقیر کردن زنانی که از نظر جنسی بی بند و بار تلقی می شوند.
اغلب برای شرمسار کردن زنان و تقویت هنجارهای مردسالارانه در مورد تمایلات جنسی زنانه استفاده می شود.
هرزه، بی بند و بار
مثال؛
She’s such a skank, sleeping around with all those guys.
Another might use the term to insult a woman’s appearance, saying, “Look at her, dressing like a skank just to get attention. ”
The term is often used to demean and belittle women for their sexual choices or behavior.

Skank:
به عنوان صفت: برای توصیف شخصیتی کثیف، بدبو ، بی ادب یا بی احترام است.
به عنوان اسم : زن روسپی و لوده و فاحشه است
He's a skank. He never cleans up after himself
اما skanky:
به عنوان صفت بیشتر برای توصیف مکان ها و جاهای کثیف، ناخوشایند یا بدبو است.
...
[مشاهده متن کامل]

That alleyway looks really skanky. Let's not walk through there.

پتیاره
لکاته
فاحشه
بدکاره
زن بی بند و بار
Skunk
Prostitude - whore - slut - hoe - hooker - boddy seller - skank
همشون یه معنی میدن
فرومایه , روسپی
زن هرزه. زن لوده و بی سر و پا

بپرس