six pack


(به ویژه آبجو و کوکاکولا و غیره) شش قوطی، نیم دوجین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: six-packs
• : تعریف: a container of six bottles or cans, usu. of beer or a carbonated beverage.

جمله های نمونه

1. a six-pack
نیم دو جین،بسته ی شش تایی

2. a six-pack of beer
یک بسته شش تایی آبجو،نیم دو جین (قوطی یا شیشه ی) آبجو

3. I can see his six pack through his shirt.
[ترجمه Amir] من میتونم بدن شش تیکه ی اونو از رو لباسش ببینم.
|
[ترجمه ایرج] من می توانم عضله شش تایی اورا از رو پیراهنش ببینم
|
[ترجمه گوگل]من می توانم شش بسته او را از میان پیراهنش ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانم شش بسته از پیراهنش را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Strengthen the "first responsibility", leadership "six pack.
[ترجمه گوگل]"اولین مسئولیت"، رهبری "شش بسته" را تقویت کنید
[ترجمه ترگمان]تقویت \"اولین مسیولیت\"، \"رهبری\" ۶ گروه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One of the easiest ways to get six pack abs involves burning off the body fat that covers the abdominal muscles.
[ترجمه گوگل]یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای داشتن شکم شش تکه، سوزاندن چربی‌های بدن است که ماهیچه‌های شکم را می‌پوشاند
[ترجمه ترگمان]یکی از آسان ترین راه ها برای گرفتن شش شاخه، سوزاندن چربی بدن است که ماهیچه های شکمی را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When your ripped six pack is covered by a thick layer of fat.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سیکس پک پاره شده شما توسط یک لایه ضخیم چربی پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]وقتی که شش بسته شما را با لایه ای از چربی پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I drank a six pack of apathy.
[ترجمه گوگل]شش بسته بی تفاوتی خوردم
[ترجمه ترگمان]من یک بسته شش تایی خوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The last time I was in the Six Pack Diner in Detroit, the car-workers guzzling their cholesterol were not opining about the melting polar ice-caps.
[ترجمه گوگل]آخرین باری که در غذاخوری سیکس پک در دیترویت بودم، کارگران ماشین که کلسترول خود را می‌نوشیدند، درباره آب شدن یخ‌های قطبی نظری نداشتند
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که من در گروه شش Pack در دیترویت بودم، کارگران ماهر ماشینم و کلسترول آن ها در مورد ذوب یخ های قطبی کم نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If you're after a six pack, forget about crunches and sit ups and try the bicycle technique instead.
[ترجمه گوگل]اگر دنبال شش بسته هستید، کرانچ و دراز کشیدن را فراموش کنید و به جای آن تکنیک دوچرخه را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]اگر بعد از ۶ گروه هستید، نشست و نشست را فراموش کنید و به جای آن تمرین دوچرخه سواری را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is very important not to lift your entire back off the floor, as this can cause back strain, and the extended movement does not help you develop six pack abs any faster.
[ترجمه گوگل]بسیار مهم است که تمام پشت خود را از روی زمین بلند نکنید، زیرا این امر می تواند باعث کشیدگی کمر شود و حرکت طولانی به شما کمک نمی کند تا شکم شش تکه را سریعتر ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]خیلی مهم است که کل شما را از کف زمین بلند نکنید چون این می تواند باعث فشار کمر شود و حرکت گسترش یافته به شما کمک نمی کند که شش گروه را سریع تر رشد دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every night, Frank would go down to the liquor store, get a six pack, bring it home, and drink it while he watched TV.
[ترجمه گوگل]فرانک هر شب به مشروب فروشی می رفت، یک بسته شش بسته می گرفت، آن را به خانه می آورد و در حالی که تلویزیون تماشا می کرد، می نوشد
[ترجمه ترگمان]هر شب فرانک به مغازه مشروب فروشی می رفت، یک بسته شش تایی می آورد، آن را به خانه می آورد و در همان حال که تلویزیون تماشا می کرد آن را می نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It will take dedication, time and patience to get a six pack; but in the end, the effort is well worth it. To get six pack abs you need to do two things: lose fat and build muscle .
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن سیکس پک به فداکاری، زمان و صبر نیاز است اما در نهایت، تلاش ارزش آن را دارد برای داشتن شکم شش تکه باید دو کار انجام دهید: کاهش چربی و عضله سازی
[ترجمه ترگمان]این کار فداکاری، زمان و شکیبایی را برای رسیدن به شش گروه طی خواهد کرد، اما در پایان این تلاش ارزشش را دارد برای اینکه شش دسته را محکم کنید، باید دو چیز را انجام دهید: چاقی و ایجاد ماهیچه را از دست بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first nun said that she would handle it and picked up a six pack and took it to the cashier.
[ترجمه گوگل]راهبه اول گفت که آن را به عهده خواهد گرفت و شش بسته را برداشت و نزد صندوقدار برد
[ترجمه ترگمان]اولین راهبه گفت که از عهده اش بر خواهد آمد و شش بسته را برداشت و به صندوق دار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you believe that endless sets of crunches will get you a six pack you are officially a gym idiot.
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کنید که مجموعه های بی پایان کرانچ برای شما یک سیکس پک می گیرد، رسما یک احمق باشگاه هستید
[ترجمه ترگمان]اگر باور داشته باشی که سه حلقه دراز من به تو شش بسته خواهد رسید، تو به طور رسمی یک ابله ژیمناستیک هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a six-pack is a set of six cans or bottles of a drink, usually beer; used in american english.
group of six items; six bottle or cans of beverage (esp. beer) that are packaged and sold as one unit; (slang) man's well-developed stomach muscles

پیشنهاد کاربران

six - pack ( n ) = stomach muscles that are very strong and that you can see clearly across someone's stomach
six pack
به معنای شکم عضلانی هم هست در اصطلاح
sixpack
بسته ی شش تایی
یک بسته قوطی شش تایی مثل : نوشابه . . .

بپرس