situational

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to a particular situation, caused by or dependant upon a condition or circumstance

پیشنهاد کاربران

موقعیتی ( وابسته به موقعیت خاص ) صفت
Example: a situational comedy
وابسته به شرایط ( چیزی که با توجه به شرایط تغییر می کند ) صفت
Example: The response to the crisis was situational.
...
[مشاهده متن کامل]

شرایطی ( مربوط به وضعیت و شرایط ) صفت
Example: Our decision totally was situational

در هیچ فرهنگ لغت معتبر انگلیسی، این کلمه به معنای موقعیت شناس و فرصت شناس نیست
situational یعنی وابسه به موقعیت. ترجمه اش بستگی به جمله دارد مثلا
situational events
اتفاقات وابسته به موقعیت
محیطی
موقعیت شناس ، فرصت شناس
مرتبط با شرایط - شرایطی
واکنشی
موقعیت مدار
دوره ای
وابسته به موقعیت
موقعیتی
وضعی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس