1. to situate the reader in the main currents of news
خواننده را در جریان اصلی اخبار قرار دادن
2. they decided to situate the hospital on a hill
تصمیم گرفتند بیمارستان را روی تپه ای بسازند.
3. The company wants to situate its headquarters in the north.
[ترجمه گوگل]این شرکت می خواهد دفتر مرکزی خود را در شمال مستقر کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت می خواهد دفاتر مرکزی خود را در شمال خراب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They plan to situate the bus stop at the corner of the road.
[ترجمه گوگل]آنها قصد دارند ایستگاه اتوبوس را در گوشه جاده قرار دهند
[ترجمه ترگمان]ان ها قصد دارند که ایستگاه اتوبوس را در گوشه ای از جاده بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Let me try and situate the events in their historical context.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید سعی کنم وقایع را در بافت تاریخی آنها قرار دهم
[ترجمه ترگمان]بگذارید سعی کنم رویدادها را در زمینه تاریخی خود تکرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The women have the opportunity to situate their own struggles in a wider historical context.
[ترجمه گوگل]زنان این فرصت را دارند که مبارزات خود را در یک بافت تاریخی گسترده تر قرار دهند
[ترجمه ترگمان]زنان این فرصت را دارند که مبارزات خود را در یک زمینه تاریخی گسترده تر به پایان برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tax preparation services generally situate themselves in storefront offices.
[ترجمه گوگل]خدمات تهیه مالیات معمولاً در دفاتر ویترین فروشگاه ها قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]خدمات آماده سازی مالیات به طور کلی خودشان را در دفتر کار می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Adorno seems to me to situate the problem, without necessarily being the solution to it.
[ترجمه گوگل]به نظر من آدورنو مشکل را جای می دهد، بدون اینکه لزوما راه حل آن باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر من Adorno مشکل را حل می کند، بدون اینکه لزوما راه حل آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is now necessary to situate these in the wider context of the social formation and in particular class structure.
[ترجمه گوگل]اکنون لازم است که اینها را در بافت وسیعتر شکلبندی اجتماعی و بهویژه ساختار طبقاتی قرار دهیم
[ترجمه ترگمان]هم اکنون ضروری است که این موارد را در بافت وسیع تر شکل گیری اجتماعی و در ساختار کلاس خاص مورد بررسی قرار دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Students will be expected to situate the novel in its historical context.
[ترجمه گوگل]از دانش آموزان انتظار می رود که رمان را در بافت تاریخی آن قرار دهند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که دانشجویان رمان را در بافت تاریخی خود تجدید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In order to situate those views we must begin with Oakeshott's account of the nature of human conduct.
[ترجمه گوگل]برای قرار دادن این دیدگاه ها باید با گزارش اوکشات از ماهیت رفتار انسان شروع کنیم
[ترجمه ترگمان]به منظور از بین بردن این دیدگاه ها باید با شرح Oakeshott از ماهیت رفتار انسانی شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He can't situate his recollection in any place or at any time.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند خاطرات خود را در هیچ مکان و هر زمانی قرار دهد
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند در هر جایی که باشد به خاطر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Situate the applicable arms knuckle sub - assembly so that the whole assembly appears as below.
[ترجمه گوگل]مجموعه فرعی بند بازوهای قابل اجرا را طوری قرار دهید که کل مجموعه به صورت زیر ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]به طوری که کل مونتاژ به صورت زیر مونتاژ می شود به طوری که کل مونتاژ به شکل زیر نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Situate the newly completed Steering Arm into the handlebar clamp as shown below.
[ترجمه گوگل]بازوی فرمان را که به تازگی تکمیل شده است، مطابق شکل زیر در گیره فرمان قرار دهید
[ترجمه ترگمان]فرمان خودکار تکمیل شده را به گیره handlebar که در زیر نشان داده شده است، تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید