1. به تأخیر انداختن یا تعویق انداختن:
- The committee is sitting on the proposal until next month.
( کمیته پیشنهاد را تا ماه آینده به تعویق انداخته است. )
2. حضور داشتن در یک موقعیت یا مقام:
... [مشاهده متن کامل]
- She is sitting on the board of directors.
( او در هیئت مدیره حضور دارد. )
3. جا دادن یا قرار دادن:
- The new sofa is sitting on the left side of the room.
( مبل جدید در سمت چپ اتاق قرار دارد. )
4. نگه داشتن اطلاعات به صورت محرمانه:
- The city council is sitting on the report until after the election.
( شورای شهر گزارش را تا بعد از انتخابات محرمانه نگه می دارد. )
5. کنترل یا نظارت بر کسی:
- The boss is sitting on him to make sure he says nothing.
( رئیس او را تحت نظر دارد تا مطمئن شود چیزی نمی گوید. )
6. نشستن طولانی مدت:
- He was sitting on the bench for hours.
( او برای ساعت ها روی نیمکت نشسته بود. )
7. عدم استفاده از چیزی:
- The supervisors are sitting on a huge budget surplus.
( سرپرستان از مازاد بودجه بزرگی استفاده نمی کنند. )
8. آماده شدن برای ضربه زدن در بیسبال:
- The hitter was sitting on a fastball.
( ضربه زننده برای ضربه زدن به توپ سریع آماده شده بود. )
9. تعلل کردن:
- He keeps sitting on the project instead of finishing it.
( او به جای تمام کردن پروژه، آن را به تعویق می اندازد. )
10. در موقعیت راحت یا مطلوب بودن:
- She is sitting pretty with her new job.
( او با شغل جدیدش در موقعیت راحتی قرار دارد. )
11. نگه داشتن چیزی برای استفاده بعدی:
- He is sitting on a lot of old records.
( او تعداد زیادی از رکوردهای قدیمی را نگه داشته است. )
12. مراقبت از چیزی:
- She is sitting on her friend's house while they are away.
( او در غیاب دوستانش از خانه آنها مراقبت می کند. )
13. پنهان کردن چیزی:
- They are sitting on the evidence.
( آنها شواهد را پنهان کرده اند. )
14. منتظر بودن برای اطلاعات بیشتر:
- We are sitting on the decision until we get more details.
( ما تصمیم را تا دریافت جزئیات بیشتر به تعویق انداخته ایم. )
15. کنترل کردن یا محدود کردن چیزی:
- The government is sitting on the media.
( دولت رسانه ها را کنترل می کند. )
16. در حال بررسی چیزی بودن:
- The committee is sitting on the new policy.
( کمیته در حال بررسی سیاست جدید است. )
17. نگه داشتن چیزی برای خود:
- He is sitting on a secret.
( او یک راز را برای خود نگه داشته است. )
18. در حال انتظار بودن:
- She is sitting on the results of her exam.
( او در انتظار نتایج امتحانش است. )
19. پیشگیری از انجام کاری:
- The manager is sitting on any new hires.
( مدیر از استخدام های جدید جلوگیری می کند. )
20. در حال آماده باش بودن:
- The team is sitting on the sidelines, ready to play.
( تیم در حال آماده باش است و آماده بازی است. )
( کمیته پیشنهاد را تا ماه آینده به تعویق انداخته است. )
2. حضور داشتن در یک موقعیت یا مقام:
... [مشاهده متن کامل]
( او در هیئت مدیره حضور دارد. )
3. جا دادن یا قرار دادن:
( مبل جدید در سمت چپ اتاق قرار دارد. )
4. نگه داشتن اطلاعات به صورت محرمانه:
( شورای شهر گزارش را تا بعد از انتخابات محرمانه نگه می دارد. )
5. کنترل یا نظارت بر کسی:
( رئیس او را تحت نظر دارد تا مطمئن شود چیزی نمی گوید. )
6. نشستن طولانی مدت:
( او برای ساعت ها روی نیمکت نشسته بود. )
7. عدم استفاده از چیزی:
( سرپرستان از مازاد بودجه بزرگی استفاده نمی کنند. )
8. آماده شدن برای ضربه زدن در بیسبال:
( ضربه زننده برای ضربه زدن به توپ سریع آماده شده بود. )
9. تعلل کردن:
( او به جای تمام کردن پروژه، آن را به تعویق می اندازد. )
10. در موقعیت راحت یا مطلوب بودن:
( او با شغل جدیدش در موقعیت راحتی قرار دارد. )
11. نگه داشتن چیزی برای استفاده بعدی:
( او تعداد زیادی از رکوردهای قدیمی را نگه داشته است. )
12. مراقبت از چیزی:
( او در غیاب دوستانش از خانه آنها مراقبت می کند. )
13. پنهان کردن چیزی:
( آنها شواهد را پنهان کرده اند. )
14. منتظر بودن برای اطلاعات بیشتر:
( ما تصمیم را تا دریافت جزئیات بیشتر به تعویق انداخته ایم. )
15. کنترل کردن یا محدود کردن چیزی:
( دولت رسانه ها را کنترل می کند. )
16. در حال بررسی چیزی بودن:
( کمیته در حال بررسی سیاست جدید است. )
17. نگه داشتن چیزی برای خود:
( او یک راز را برای خود نگه داشته است. )
18. در حال انتظار بودن:
( او در انتظار نتایج امتحانش است. )
19. پیشگیری از انجام کاری:
( مدیر از استخدام های جدید جلوگیری می کند. )
20. در حال آماده باش بودن:
( تیم در حال آماده باش است و آماده بازی است. )
حضور داشتن، جا دادن ، قرار دادن
قرار داشتن روی