1. sitting in that class and listening to his words was a great torture for me
نشستن در آن کلاس و گوش دادن به حرف های او برایم عذاب بزرگی بود.
2. sitting pretty
(خودمانی) در موقعیت مناسب
3. before sitting at the dinner table, you are to wash up
قبل از این که سر میز شام بنشینی باید خودت را بشویی.
4. birds were sitting on the branch
پرندگان روی شاخه نشسته بودند.
5. he was sitting in a nook and reading
او درکنجی نشسته و کتاب می خواند.
6. she remained sitting through the earthquake
طی زلزله در حالت نشسته باقی ماند.
7. old men were sitting on park benches
پیرمردان روی نیمکت های پارک نشسته بودند.
8. she assumed a sitting position
به حالت نشسته درآمد.
9. the child was sitting on her mother's lap
کودک بر دامن مادرش نشسته بود.
10. the teacher was sitting in front and reckoning the students up with her keen eyes
معلم جلو (کلاس) نشسته بود و با چشمان تیزبین خود شاگردان را ارزیابی می کرد.
11. the court is still sitting
جلسه ی دادگاه هنوز ادامه دارد.
12. three of the guests were sitting on the couch
سه نفر از میهمانان روی کاناپه نشسته بودند.
13. most of the time my car is sitting in the garage
اتومبیل من بیشتر اوقات در گاراژ افتاده است.
14. on its turret we saw a ringdove sitting / sadly saying cuckoo? cuckoo?
(خیام) دیدیم که بر کنگره اش فاخته ای / بنشسته و می گفت که کوکو؟ کوکو؟
15. a young woman, of a sullen aspect, was sitting alone on the bench
زنی جوان،با سیمایی در هم،تنها روی نیمکت نشسته بود.
16. all the action of this play takes place in a sitting room
همه ی وقایع این نمایش در اتاق نشیمن اتفاق می افتد.
17. jahangir left his seat and crossed the carriage to where i was sitting
جهانگیر صندلی خود را ترک کرد و به این سوی واگن مسافری که من نشسته بودم آمد.
18. Leon's dog was sitting by the door whining, so I thought I'd better take it for a walk.
[ترجمه گوگل]سگ لئون کنار در نشسته بود و ناله می کرد، بنابراین فکر کردم بهتر است آن را برای قدم زدن ببرم
[ترجمه ترگمان]سگ لیون در کنار در نشسته بود و زوزه می کشید، به خاطر همین فکر کردم بهتره برم قدم بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. I don't get much exercise sitting in the office all day.
[ترجمه گوگل]من که تمام روز در دفتر می نشینم زیاد ورزش نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من تمام روز ورزش زیادی روی دفتر کار نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. There was a little girl sitting next to him.
21. I was sitting on a wobbly plastic chair.
[ترجمه گوگل]روی یک صندلی پلاستیکی لرزان نشسته بودم
[ترجمه ترگمان]روی یک صندلی پلاستیکی کوچک نشسته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. She'd be sitting at home pining for her lost husband.
[ترجمه گوگل]او در خانه نشسته بود و به دنبال شوهر گمشده اش بود
[ترجمه ترگمان]او در خانه نشسته بود و به خاطر شوهرش از دست رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. A boy and a girl were sitting on a bench. The boy was smiling but the girl looked angry.
[ترجمه گوگل]دختر و پسری روی نیمکتی نشسته بودند پسر لبخند می زد اما دختر عصبانی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]یک پسر و دختری روی نیمکت نشسته بودند پسر لبخند می زد اما دخترک عصبانی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید