1. The baby - sitter can board in during Christmas.
 [ترجمه گوگل]پرستار کودک می تواند در طول کریسمس سوار شود 
[ترجمه ترگمان]پرستار بچه می تواند در طول کریسمس سوار شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. A special relationship exists between the sitter and the artist.
 [ترجمه گوگل]رابطه خاصی بین نقاش و هنرمند وجود دارد 
[ترجمه ترگمان]رابطه ویژه ای بین پرستار و هنرمند وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Can't you find a baby sitter?
 [ترجمه گوگل]آیا نمی توانید یک پرستار بچه پیدا کنید؟ 
[ترجمه ترگمان]نمی توانی یک پرستار بچه پیدا کنی؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Children were left with the baby sitter.
 [ترجمه گوگل]بچه ها با پرستار بچه مانده بودند 
[ترجمه ترگمان]بچه ها با پرستار بچه تنها ماندند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The purse in her handbag is a sitter for any thief.
 [ترجمه گوگل]کیفی که در کیف دستی اوست برای هر دزدی مینشیند 
[ترجمه ترگمان]کیف دستی کیف دستی اش یک sitter برای هر دزد است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The purse in her handbag was a sitter for any thief.
 [ترجمه گوگل]کیفی که در کیف دستی او بود برای هر دزدی جای نشستن داشت 
[ترجمه ترگمان]کیف دستی کیف دستی اش برای هر دزد یک پرستار بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. He missed an early sitter then equalized with a goal set up by Fowler.
 [ترجمه گوگل]او یک بازیکن اولیه را از دست داد و سپس با یک گل توسط فاولر به تساوی رسید 
[ترجمه ترگمان]او یک پرستار زود هنگام را از دست داد، سپس با هدفی به تساوی کشاند که در نوع فاولر تنظیم شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. The baby sitter washes the bottle out properly every day.
 [ترجمه گوگل]پرستار بچه هر روز شیشه شیر را به درستی می شویند 
[ترجمه ترگمان]پرستار بچه هر روز بطری را به درستی می شوید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. She hired on as a baby sitter.
 [ترجمه گوگل]او به عنوان پرستار بچه استخدام شد 
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه پرستار بچه استخدام شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Kelly has made his sitter look lifelike.
 [ترجمه گوگل]کلی پرستارش را واقعی جلوه داده است 
[ترجمه ترگمان]کلی باعث شد که پرستار به صورت واقعی به نظر برسد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The conventional format and heroic pose of the sitter are perfectly offset by the incongruity of the costume and title.
 [ترجمه گوگل]فرمت مرسوم و ژست قهرمانانه ی سیتر کاملاً با ناهماهنگی لباس و عنوان جبران می شود 
[ترجمه ترگمان]قالب مرسوم و ژست قهرمانانه برای پرستار به طور کامل با ناهماهنگی لباس و عنوان جبران می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. John Sitter writes: By the mid-century, retirement has hardened into retreat.
 [ترجمه گوگل]جان سیتر می نویسد: در اواسط قرن، بازنشستگی به عقب نشینی سخت شده است 
[ترجمه ترگمان]جان Sitter می نویسد: تا اواسط قرن، بازنشستگی به عقب نشینی تبدیل شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Probably they couldn't get a baby sitter.
 [ترجمه گوگل]احتمالا نتونستن پرستار بچه بگیرن 
[ترجمه ترگمان]احتمالا آن ها نمی توانستند یک پرستار بچه بگیرند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The night sitter left at 7 a. m. and the home care aide was due to come at 8 a. m.
 [ترجمه گوگل]شب نشین ساعت 7 صبح رفت متر و قرار بود دستیار مراقبت در منزل ساعت 8 صبح بیاید متر 
[ترجمه ترگمان] پرستار شب ساعت ۷ حرکت کرد ام و معاون مسئول خونه هم باید ساعت ۸ بیاد ام 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید