sit through

جمله های نمونه

1. We had to sit through two hours of speeches.
[ترجمه Ahmad] ما مجبوریم دوساعت بناچار واسه سخنرانی بشینیم
|
[ترجمه گوگل]ما باید دو ساعت سخنرانی می کردیم
[ترجمه ترگمان]باید دو ساعت سخنرانی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The children are too young to sit through a long concert.
[ترجمه Mamarez] کودکان خیلی سن کمی دارند تا در یک کنسرت طولانی بنشینند
|
[ترجمه گوگل]بچه ها خیلی کوچکتر از آن هستند که در یک کنسرت طولانی بنشینند
[ترجمه ترگمان]کودکان بیش از آن جوان هستند که بتوانند در یک کنسرت طولانی بنشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It would have been very boring to sit through the whole speech.
[ترجمه گوگل]خیلی کسل کننده بود که کل سخنرانی را بنشینم
[ترجمه ترگمان]نشستن توی کل سخنرانی خیلی خسته کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I didn't think I could sit through the film again. It was so harrowing and tore me apart.
[ترجمه گوگل]فکر نمی کردم بتوانم دوباره به فیلم بنشینم خیلی ناراحت کننده بود و من را از هم جدا کرد
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردم بتونم دوباره توی فیلم بشینم خیلی آزار دهنده بود و منو تیکه تیکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The children are too young to sit through a concert.
[ترجمه گوگل]بچه ها خیلی کوچکتر از آن هستند که در کنسرت بنشینند
[ترجمه ترگمان]بچه ها آن قدر جوان هستند که بتوانند در یک کنسرت بنشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I can't sit through six hours of Wagner!
[ترجمه گوگل]من نمی توانم شش ساعت از واگنر بنشینم!
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم بیش از شش ساعت از واگنر بنشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We had to sit through several tedious speeches.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم چندین سخنرانی خسته کننده را پشت سر بگذاریم
[ترجمه ترگمان]مجبور بودیم روی چند تا سخنرانی خسته کننده بشینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We had to sit through nearly two hours of speeches.
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم نزدیک به دو ساعت سخنرانی کنیم
[ترجمه ترگمان]تقریبا دو ساعت سخنرانی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was sheer hell having to sit through hours of boring lectures!
[ترجمه گوگل]این جهنم محض بود که باید ساعت ها در سخنرانی های خسته کننده بنشینید!
[ترجمه ترگمان]خیلی سخت بود که ساعت ها در کلاس های درس و کلاس های خسته کننده بنشیند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We had to sit through endless meetings.
[ترجمه گوگل]مجبور شدیم در جلسات بی پایان بنشینیم
[ترجمه ترگمان] ما مجبور بودیم توی جلسات بی پایانی بشینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you can sit through all 10 hours of lectures, you deserve a medal.
[ترجمه گوگل]اگر بتوانید در تمام 10 ساعت سخنرانی بنشینید، مستحق یک مدال هستید
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانید در تمام ۱۰ ساعت سخنرانی بنشینید، لایق یک مدال هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Frankly, I'd rather have teeth extracted than sit through either again.
[ترجمه گوگل]صادقانه بگویم، من ترجیح می‌دهم دندان‌هایم را بکشند تا دوباره بنشینم
[ترجمه ترگمان]رک و پوست کنده بگویم، من ترجیح می دادم که باز هم دندان هایم را از هم جدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And I could never sit through all these interviews, transcribing them off the tape afterwards.
[ترجمه گوگل]و من هرگز نتوانستم تمام این مصاحبه ها را پشت سر بگذارم و سپس آنها را از نوار ضبط کنم
[ترجمه ترگمان]و من هرگز نمی توانستم در تمام این مصاحبه ها شرکت کنم و بعد از آن همه آن ها را روی نوار بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nobody really wants to sit through four solid hours of someone else's wedding video.
[ترجمه گوگل]هیچ‌کس واقعاً نمی‌خواهد چهار ساعت از ویدیوی عروسی دیگران را پشت سر بگذارد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس واقعا نمی خواد چهار ساعت توی فیلم عروسی کس دیگه ای بشینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Could she sit through their evening meal, knowing, and not telling?
[ترجمه گوگل]آیا او می‌توانست در وعده عصرانه آنها بنشیند و بداند و نگوید؟
[ترجمه ترگمان]آیا او می توانست غذای شبانه خود را صرف غذا کند و بدون این که چیزی بگوید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stay until the completion of -

پیشنهاد کاربران

to attend a meeting, performance etc, and stay until the end, even if it is very long and boring:Longman dictionary
تا آخر چیزی ماندن که حتی آخر آن کسل کننده باشد
تا آخر نشستن
Must we sit through another boring play?
( question of obligation )
پای چیزی نشستن
مثلاً بشینی پای یه فیلم و تا آخر ببینیش، یا یه نمایش، کنسرت و غیره
. E. g
If I had it to do over again, I would do some things differently. Maybe I'd sit through a couple of more operas with her
...
[مشاهده متن کامل]

Small Time Crooks 2000🎥

منتظر نشستن
به پای چیزی نشستن
همیشه به پای چیزی نشستن سخته و علی رغم میل باطنیه
با پای چیزی نشستن هم فرق داره
تحمل کردن
میان برنامه
to stay until the end of an event such as a meeting or performance that is very long or boring

بپرس