sit pretty

جمله های نمونه

1. We've paid off the mortgage, so we're sitting pretty now.
[ترجمه گوگل]ما وام مسکن را پرداخت کرده‌ایم، بنابراین اکنون زیبا نشسته‌ایم
[ترجمه ترگمان]ما پول رهن را پرداخت کرده ایم، بنابراین حالا دیگر خیلی راحت نشسته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They bought their house while prices were low, so now they're sitting pretty.
[ترجمه گوگل]آنها خانه خود را در حالی که قیمت ها پایین بود خریدند، بنابراین اکنون زیبا نشسته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها خانه شان را خریدند، در حالی که قیمت ها پایین بودند، بنابراین اکنون آن ها زیبا نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The problems don't worry you; you're sitting pretty.
[ترجمه گوگل]مشکلات شما را نگران نمی کند تو زیبا نشسته ای
[ترجمه ترگمان]مشکلات شما را نگران نمی کند؛ شما زیبا نشسته بودید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was properly insured so I'm sitting pretty.
[ترجمه گوگل]من به درستی بیمه شده بودم پس زیبا نشسته ام
[ترجمه ترگمان]من به طور کامل بیمه شدم، بنابراین من خیلی راحت نشستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With profits at record levels, the company's certainly sitting pretty this year.
[ترجمه گوگل]با سود در سطوح بی سابقه، مطمئناً این شرکت در سال جاری وضعیت خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]با سود در سطوح سابقه، این شرکت قطعا امسال زیبا نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And after voicing Republican-tinged themes of smaller government and family values, he is sitting pretty in the polls.
[ترجمه گوگل]و پس از بیان مضامین جمهوریخواهانه در مورد ارزش های کوچکتر دولتی و خانوادگی، او در رای گیری ها بسیار زیبا نشسته است
[ترجمه ترگمان]و پس از بیان موضوعات مربوط به جمهوری خواهان و ارزش های خانواده، او در پای صندوق های رای نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At that stage in the campaign, she was sitting pretty in the polls.
[ترجمه گوگل]در آن مرحله از مبارزات انتخاباتی، او در رای گیری زیبا نشسته بود
[ترجمه ترگمان]در آن مرحله از مبارزات انتخاباتی، او در پای صندوق های رای نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They sit pretty close to the crank arm and we've been quite pleased with them so far.
[ترجمه گوگل]آنها بسیار نزدیک به بازوی میل لنگ می نشینند و ما تاکنون از آنها کاملا راضی بوده ایم
[ترجمه ترگمان]آن ها به بازوی جک نزدیک می شوند و ما تا اینجا خیلی از آن ها راضی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the money left by his father, he can sit pretty for a long time.
[ترجمه گوگل]با پولی که پدرش به جا می گذارد، او می تواند برای مدت طولانی زیبا بنشیند
[ترجمه ترگمان]با پولی که در دست پدرش گذاشته، می تواند مدت زیادی در آن بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be in a great situation, "sit comfortably"

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
در موقعیت راحت بودن / در شرایط خوب قرار داشتن / بی دغدغه بودن
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – موفقیت ) :**
وقتی کسی در موقعیت خوب و امنی قرار دارد، معمولاً از نظر مالی یا اجتماعی.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: After the promotion, he’s sitting pretty.
بعد از ارتقا، وضعش خیلی خوبه.
2. ** ( محاوره ای – آسایش ) :**
اشاره به کسی که بدون نگرانی یا مشکل زندگی می کند.
مثال: With all that money, she’s sitting pretty.
با اون همه پول، خیالش راحته.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
تصویر فردی که راحت و بی دغدغه نشسته، نماد آسایش و موفقیت.
مثال: The team is sitting pretty at the top of the league.
تیم در صدر جدول راحت نشسته.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
be in a good position – be comfortable – be secure – be well - off – be carefree

خیال تخت.
AFTER Sonia won the lottery, he was really Sitting
pretty. he quit his job and bought a new job