sit in

/ˈsɪtɪn//sɪtɪn/

(بیشتر با: on) شرکت کردن، حضور داشتن، (روش اعتراض: شرکت کنندگان در محل می نشینند و سد معبر می کنند) اعتصاب نشسته، تحصن، اعتراض نشسته، سد معبر به عنوان اعتراض، قطع کار، اعتصاب، حضور در محلی بعنوان اعترا­

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: sit-ins
• : تعریف: an organized passive occupation of a prohibited area, as in a racially segregated establishment, a university, or a corporation, to demonstrate against the policies pursued therein.

جمله های نمونه

1. It is hard to sit in Rome and strive against the Pope.
[ترجمه گوگل]نشستن در رم و مبارزه با پاپ سخت است
[ترجمه ترگمان]نشستن در رم و کوشش در برابر پاپ دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let us cross over the river and sit in the hade of the trees.
[ترجمه گوگل]از رودخانه عبور کنیم و در لابه لای درختان بنشینیم
[ترجمه ترگمان]بیا از رودخانه رد شویم و در وسط درخت ها بنشینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They had to sit in the waiting room for an hour.
[ترجمه گوگل]مجبور شدند یک ساعت در اتاق انتظار بنشینند
[ترجمه ترگمان]برای ساعتی باید در اتاق انتظار می نشستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The students sit in a circle on the floor.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان دایره ای روی زمین می نشینند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در یک دایره روی زمین نشسته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can we switch over I'd like to sit in your seat.
[ترجمه گوگل]می تونیم جابجا بشیم من می خوام روی صندلی شما بشینم
[ترجمه ترگمان]میشه جاتو عوض کنی من دوست دارم روی صندلی تو بشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We switch over? I'd like to sit in the sun, too.
[ترجمه گوگل]ما تغییر می دهیم؟ من هم دوست دارم زیر آفتاب بنشینم
[ترجمه ترگمان]جامون رو عوض کردیم؟ من هم دوست دارم توی آفتاب بشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Turf the cat out if you want to sit in the chair.
[ترجمه گوگل]اگر می‌خواهید روی صندلی بنشینید، گربه را بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]اگه میخوای روی صندلی بشینی گربه را خاموش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Let's sit in the shade and keep cool.
[ترجمه گوگل]بیایید در سایه بنشینیم و خنک باشیم
[ترجمه ترگمان]بیا در سایه بنشینیم و خونسرد باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They sit in impotent opposition while the country goes to the dogs.
[ترجمه گوگل]آنها در اپوزیسیون ناتوان می نشینند در حالی که کشور به سمت سگ ها می رود
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که کشور به سوی سگ ها می رود، در مقابل مخالفان ناتوان می نشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dena took them into the courtyard to sit in the sun.
[ترجمه گوگل]دنا آنها را به داخل حیاط برد تا زیر آفتاب بنشینند
[ترجمه ترگمان]dena آن ها را به حیاط برد تا در آفتاب بنشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Come and sit in front of the fire.
[ترجمه گوگل]بیا جلوی آتش بنشین
[ترجمه ترگمان]بیا جلو آتش بنشین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Can we change over? I'd like to sit in the sun.
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم تغییر کنیم؟ دوست دارم زیر آفتاب بشینم
[ترجمه ترگمان]میشه دوباره عوض بشیم؟ دوست دارم در آفتاب بنشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I shall sit in for you while you go to the shops.
[ترجمه گوگل]من برای شما می نشینم تا به مغازه ها بروید
[ترجمه ترگمان]من در حالی که شما به مغازه ها می روید من برای شما خواهم نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This will enable the audience to sit in comfort while watching the shows.
[ترجمه گوگل]این کار باعث می شود که مخاطب در هنگام تماشای نمایش ها راحت بنشیند
[ترجمه ترگمان]این کار باعث می شود که شنوندگان در حالی که نمایش را تماشا می کنند به راحتی بنشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stay-in strike; invade a building

پیشنهاد کاربران

واژه "بست نشینی خیابانی" مهجور و دورافتاده است. معادل و واژه ی که امروز استفاده می شود "تحصن" می باشد.
تحصن
نشست، جلسه
بست نشینی خیابانی
بست نشینی

بپرس