sit back


1- آرام گرفتن، استراحت کردن 2- سخت نگرفتن

جمله های نمونه

1. Sit back, relax, and enjoy the show!
[ترجمه گوگل]بنشین و راحت از نمایش لذت ببر!
[ترجمه ترگمان]! بشین، آروم باش و از نمایش لذت ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Get on with life and don't sit back and mope.
[ترجمه Ghtjtnf6g6f6ff] Tgrvrgrgr
|
[ترجمه گوگل]به زندگی ادامه بده و دست به کار نشو
[ترجمه ترگمان]به زندگی ادامه بده و غمگین و افسرده بشین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They didn't have to do anything except sit back and enjoy life.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور نبودند کاری بکنند جز اینکه بنشینند و از زندگی لذت ببرند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور نبودند کاری بکنند، جز نشستن و لذت بردن از زندگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's not the kind of person who can sit back and let others do all the work.
[ترجمه گوگل]او آدمی نیست که بنشیند و به دیگران اجازه دهد همه کارها را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]او کسی نیست که بتواند بنشیند و اجازه دهد که دیگران همه کارها را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sit back and relax - I'll open a bottle of wine.
[ترجمه گوگل]بنشین و استراحت کن - من یک بطری شراب باز می کنم
[ترجمه ترگمان]بشین و استراحت کن - یه بطری شراب باز می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You can't just sit back and wait for job offers to come to you.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید تنها بنشینید و منتظر باشید تا پیشنهادهای کاری به شما برسد
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید فقط بنشینید و منتظر کاری باشید که به شما پیشنهاد بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't just sit back and let it happen.
[ترجمه گوگل]تنها ننشینید و بگذارید این اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]فقط بنشینید و اجازه بدهید این اتفاق بیافتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Are you going to sit back and let me do everything?
[ترجمه گوگل]میخوای بشینی و اجازه بدی همه کارها رو انجام بدم؟
[ترجمه ترگمان]می خو ای بشینی و بذاری من همه کار و بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't just sit back and wait for new business to come to you.
[ترجمه گوگل]فقط ننشینید و منتظر بمانید تا کسب و کار جدید به سراغ شما بیاید
[ترجمه ترگمان]فقط بشین و منتظر یه کار جدید باش که بیای پیش تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many people just sit back and do not get concerned about the world's difficulties.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم فقط می نشینند و نگران مشکلات دنیا نیستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم فقط می نشینند و نگران مشکلات دنیا نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I like to sit back and rest in the evenings.
[ترجمه گوگل]دوست دارم عصرها بنشینم و استراحت کنم
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم شب ها بشینم و استراحت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So all concert-goers can sit back and enjoy plenty of Black magic this weekend.
[ترجمه گوگل]بنابراین همه تماشاگران کنسرت می توانند در آخر هفته بنشینند و از جادوی سیاه فراوان لذت ببرند
[ترجمه ترگمان]بنابراین همه goers می توانند بنشینند و از جادوی سیاه زیادی در آخر هفته لذت ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Just sit back, relax, and enjoy the music.
[ترجمه گوگل]فقط بنشینید، استراحت کنید و از موسیقی لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]فقط بشین، آروم باش و از موزیک لذت ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All they had to do was sit back and wait for it all to fall apart.
[ترجمه گوگل]تنها کاری که آنها باید انجام می دادند این بود که بنشینند و منتظر بمانند تا همه چیز به هم بریزد
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که باید می کردند این بود که بنشینند و منتظر بمانند که همه از هم جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We could just sit back and collect rents from an ever-decreasing number of tenants.
[ترجمه گوگل]ما فقط می‌توانیم بنشینیم و از تعداد روزافزون مستأجران، اجاره بها را دریافت کنیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط می توانیم بنشینیم و اجاره را از تعدادی از tenants که همیشه در حال کاهش هستند جمع آوری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sit comfortably and relax

پیشنهاد کاربران

به نقل از هزاره:
راحت نشستن
استراحت کردن
بیکار نشستن
Sit comfortablyراحت نشستن
منتطربودن برای چیزی بدون تلاش
You can't just sit back and wait for job offers to come to you
منفعل بودن، مشارکت نداشتن
To wait for something to happen without making any effort
عقب نشستن، هیچ اقدامی نکردن
عقب نشستن و دخالت نکردن
بیرون گود نشستن و نظاره کردن
بی تفاوت به سرنوشت چیزی یا کسی نشستن و اقدامی نکردن
فقط تماشاگر بودن و عدم مشارکت فعال
you just sit back and enjoy the party
شما فقط بنشینید و از مهمانی لذت ببرید
•بی خیال بودن ( نسبت به مسائل و کارها )
*برای اینکه بهتر معنی ش رو یاد بگیرین به خود کلمه نگاه کنین و تصور کنین یه آ دمی هست از بیرون گود داره همه چیو فقط میبینه و اصلا هیچ واکنشی نشون نمیده!
•معنی دومش استراحت و ریلکس کردن
تکیه دادن به صندلی یا پشتی
ریلکس بودن
دست روی دست گذاشتن - عقب نشینی کردن
بیخیال بودن
لم دادن
دست از کار کشیدن
دست روی دست گذاشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس