sisyphean

/ˌsɪsəˈfiːən//ˌsɪsɪˈfiːən/

وابسته به سیسیفوس، سیسیفوسی، مشقت پایانناپذیر

جمله های نمونه

1. Life is a Sisyphean race, run ever faster toward a finish line that is merely the start of the next race.
[ترجمه گوگل]زندگی یک مسابقه سیزیفی است، هر چه سریعتر به سمت خط پایانی بدوید که صرفاً شروع مسابقه بعدی است
[ترجمه ترگمان]زندگی یک مسابقه Sisyphean است که به سرعت به سمت خط پایان حرکت می کند که فقط شروع مسابقه بعدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But it is a Sisyphean task: Manteca's ordinance, restricting residents to two sales a year, is widely ignored.
[ترجمه گوگل]اما این یک وظیفه سیزیفی است: فرمان Manteca، که ساکنان را به دو فروش در سال محدود می کند، به طور گسترده نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]اما این یک وظیفه Sisyphean است: قانون Manteca، محدود کردن ساکنان به دو فروش در سال، به طور گسترده نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He catalogs Jimmy Carter's Sisyphean struggle to make energy independence a central issue during his presidency.
[ترجمه Learner] او مبارزات سیزیفی جیمی کارتر برای تبدیل کردن استقلال انرژی به موضوعی محوری در دوران ریاست جمهوری خود را فهرست می کند.
|
[ترجمه گوگل]او مبارزات سیزیفی جیمی کارتر برای تبدیل کردن استقلال انرژی به موضوعی محوری در دوران ریاست جمهوری خود را فهرست می کند
[ترجمه ترگمان]او به Sisyphean جیمی کارتر برای استقلال انرژی در یک مساله مرکزی در طول دوران ریاست جمهوری خود می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is often a Sisyphean endeavor to get the two cultures to work together in a constructive manner.
[ترجمه گوگل]این اغلب یک تلاش سیزیفی است که این دو فرهنگ را به شیوه ای سازنده با هم کار کنند
[ترجمه ترگمان]این یک تلاش Sisyphean برای به دست آوردن دو فرهنگ برای هم کاری با یکدیگر به شیوه ای سازنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What they do is a Sisyphean task.
[ترجمه گوگل]کاری که آنها انجام می دهند یک کار سیزیفی است
[ترجمه ترگمان]کاری که آن ها انجام می دهند یک کار Sisyphean است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Despite happiness ? apparently Sisyphean 14 nature, there may be ways to increase satisfaction over the long term.
[ترجمه گوگل]با وجود خوشحالی؟ ظاهراً طبیعت سیزیف 14، ممکن است راه هایی برای افزایش رضایت در دراز مدت وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]با وجود خوشحالی؟ به نظر می رسد که ۱۴ ماهیت وجود دارد، ممکن است راه هایی برای افزایش رضایت در طول مدت طولانی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He catalogs Jimmy Carter's Sisyphean struggle to make energy independence a central issue during his presidency. The effort(sentence dictionary), Mr.
[ترجمه گوگل]او مبارزات سیزیفی جیمی کارتر برای تبدیل کردن استقلال انرژی به موضوعی محوری در دوران ریاست جمهوری خود را فهرست می کند تلاش (فرهنگ جملات)، Mr
[ترجمه ترگمان]او به Sisyphean جیمی کارتر برای استقلال انرژی در یک مساله مرکزی در طول دوران ریاست جمهوری خود می پردازد این تلاش (فرهنگ لغت)، آقای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was really a Sisyphean poor thing, because his wife squandered his money and went away in the long run.
[ترجمه گوگل]او واقعاً یک فقیر سیزیفی بود، زیرا همسرش پول او را هدر داد و در دراز مدت رفت
[ترجمه ترگمان]چون زنش پول خود را به هدر داده بود و راه درازی را در پیش گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a Sisyphean mission, and a dangerous one: the system encourages security officers to abduct and punish the petitioners.
[ترجمه گوگل]این یک ماموریت سیزیفی و خطرناک است: این سیستم افسران امنیتی را تشویق می کند تا درخواست کنندگان را ربوده و مجازات کنند
[ترجمه ترگمان]این یک ماموریت Sisyphean و یک ماموریت خطرناک است: این سیستم افسران امنیتی را تشویق به ربودن و مجازات کنندگان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Schulz made it funny with characters who faced a Sisyphean suburban world with resilience and curiosity.
[ترجمه گوگل]شولز با شخصیت‌هایی که با انعطاف‌پذیری و کنجکاوی با دنیای حومه‌ای سیزیفی روبه‌رو می‌شوند، آن را خنده‌دار کرد
[ترجمه ترگمان]شولتز با شخصیت هایی که با دنیای Sisyphean در حومه شهر با کنجکاوی و کنجکاوی روبرو بودند، خنده دار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet fighting counterfeit crabs — like fighting any fake product here — is a Sisyphean task.
[ترجمه گوگل]با این حال مبارزه با خرچنگ های تقلبی - مانند مبارزه با هر محصول تقلبی در اینجا - یک کار سیزیفی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، مبارزه با خرچنگ های تقلبی - مانند مبارزه با هر محصول تقلبی در اینجا - کار دشواری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Does China illustrate the promise of clean energy or the Sisyphean task it faces?
[ترجمه گوگل]آیا چین وعده انرژی پاک را نشان می دهد یا وظیفه سیزیفی که با آن روبروست؟
[ترجمه ترگمان]آیا چین وعده انرژی پاک یا کار Sisyphean را نشان می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is a dented little workhorse who, having outlasted his planned obsolescence, spends his days in the Sisyphean, mechanical labor of gathering and compacting garbage.
[ترجمه گوگل]او یک اسب کار کوچولوی دندانه دار است که با پشت سر گذاشتن کهنگی برنامه ریزی شده اش، روزهایش را در سیزیف، کار مکانیکی جمع آوری و فشرده سازی زباله می گذراند
[ترجمه ترگمان]او یک خرده کش دار و زحمتکش است که عمر خود را پس از گذشت عمر در the، کار مکانیکی جمع کردن و کیسه زباله می گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Does China illustrate the promise of clean energy or the Sisyphean task it faces?Put another way, will the U.
[ترجمه گوگل]آیا چین وعده انرژی پاک را نشان می دهد یا وظیفه سیزیفی که با آن روبروست؟
[ترجمه ترگمان]آیا چین وعده انرژی پاک یا کار Sisyphean را نشان می دهد؟ راه دی گه رو بذار کنار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to sisyphus (greek mythology); requiring endless hard labor

پیشنهاد کاربران

✍️سیسیفوسی به معنای کاری است که بی پایان و بیهوده است و معمولاً نیاز به تلاش مداوم با امیدی به موفقیت ندارد. این اصطلاح از افسانه یونانی سیسیفوس برگرفته شده است که محکوم شد سنگ بزرگی را تا قله تپه بالا ببرد، اما هر بار که به قله نزدیک می شد، سنگ دوباره به پایین می غلتید.
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف: Futile, endless, unending
👇مثال؛
Cleaning the beach seemed like a Sisyphean task, as new trash washed ashore every day.
He felt his attempts to get the project approved were Sisyphean, with new obstacles arising at every turn.
The artist's Sisyphean efforts to perfect his masterpiece left him exhausted but undeterred.

سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گری به مجازاتی بی حاصل و بی پایان محکوم شد که در آن می بایست سنگ بزرگی را تا نزدیک قله ای ببرد و قبل از رسیدن به پایان مسیر، شاهد بازغلتیدن آن به اول مسیر باشد؛ و این چرخه
...
[مشاهده متن کامل]
تا ابد برای او ادامه داشت. به همین دلیل و از طریق تأثیر آثار کلاسیک یونانی بر فرهنگ مدرن امروزه انجام وظایفی که در عین دشواری، بی معنی و تمام نشدنی نیز هستند را گاهی �سیزیف وار� خطاب می کنند.

🔊 دوستان تلفظ درست این کلمه ( سیسیفیِن ) می باشد
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Requiring endless effort, with little or no hope of success 🥵
🔍 مترادف: Futile
✅ مثال: His attempts to fix the broken machine seemed Sisyphean, as it never stayed repaired for long.
دور باطل

بپرس