sis

/ˈsɪs//ˌesˈaɪz/

معنی: دختر
معانی دیگر: مخفف: (امریکا) خواهر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) sister (often used as a term of address).

جمله های نمونه

1. Sis, the son of two artists, grew up in the Czech capital of Prague.
[ترجمه گوگل]سیس، پسر دو هنرمند، در پراگ پایتخت چک بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]Sis، پسر دو هنرمند، در پراگ پایتخت چک بزرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She got the nickname "Sis" because her brother couldn't pronounce her name when they were kids.
[ترجمه گوگل]او لقب "سیس" را گرفت زیرا برادرش وقتی بچه بودند نمی توانست نام او را تلفظ کند
[ترجمه ترگمان]اون اسم خواهرم رو گرفت چون برادرش نتونست اسمش رو وقتی بچه بود تلفظ کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Claim it with my blessing, Sis.
[ترجمه گوگل]سیس، با برکت من آن را ادعا کن
[ترجمه ترگمان] با دعای خیر من، آبجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Elated, Daley and Sis hopped a plane for a vacation in the Florida Keys.
[ترجمه گوگل]دیلی و سیس با خوشحالی برای گذراندن تعطیلات در فلوریدا کیز سوار هواپیما شدند
[ترجمه ترگمان]Elated، دلی و خواهرم برای گذراندن تعطیلات در فلوریدا کیز با هواپیما به پرواز در آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For a good many months we (mom, stepdad, sis, myself, and our Doberman pup) lived in a tent out in the alien desert north of Phoenix.
[ترجمه گوگل]ماه‌های زیادی ما (مامان، پدر ناتنی، خواهر، من و توله دوبرمن ما) در یک چادر در بیابان بیگانه در شمال فینیکس زندگی می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]ماه ها بود که ما (مادر، stepdad، خواهر، خودم و توله سگی)در یک چادر در بیابان alien در شمال فونیکس زندگی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, we study a nonautonomous SIS model with age structure.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما یک مدل SIS غیر مستقل با ساختار سنی را مطالعه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما یک مدل SIS nonautonomous را با ساختار سنی بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion Xenogenic SIS is an ideal material for bladder augmentation and replacement.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Xenogenic SIS یک ماده ایده آل برای تقویت و جایگزینی مثانه است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری SIS Xenogenic یک ماده ایده آل برای افزایش bladder و جایگزینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hi, sis. Could you go shopping with me tomorrow?
[ترجمه گوگل]سلام خواهر میشه فردا با من بری خرید؟
[ترجمه ترگمان] سلام، آبجی میتونی فردا با من بیای خرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. SIS has become one of the key projects plant informatization.
[ترجمه گوگل]SIS به یکی از پروژه های کلیدی اطلاعات کارخانه تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]SIS به یکی از پروژه های کلیدی کارخانه تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper considers an SIS epidemic model with constant recruitment and acute and chronic infection stages.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک مدل اپیدمی SIS با استخدام ثابت و مراحل عفونت حاد و مزمن را در نظر می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک مدل اپیدمی SIS با استخدام مداوم و مراحل شیوع حاد و مزمن را در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So operation optimization technologies based upon SIS platform should be researched.
[ترجمه گوگل]بنابراین فناوری های بهینه سازی عملیات مبتنی بر پلت فرم SIS باید مورد تحقیق قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، فن آوری های بهینه سازی عملیاتی مبتنی بر پلت فرم SIS باید مورد تحقیق قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Transfer the TRK SIS file to your phone and install it to phone memory.
[ترجمه گوگل]فایل TRK SIS را به گوشی خود انتقال دهید و آن را در حافظه گوشی نصب کنید
[ترجمه ترگمان]انتقال پرونده SIS را به گوشی خود انتقال داده و آن را به حافظه تلفن نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cum non sis, qui fueris, non esse, cur velis vivere.
[ترجمه گوگل]Cum non sis، qui fueris، non esse، cur velis vivere
[ترجمه ترگمان]هیچ عیب و ایرادی ندارد که بر روی آن نوشته شود: esse، esse، non، cur
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this article, we study spreading process of SIS communicable disease with vaccination.
[ترجمه گوگل]در این مقاله به بررسی روند شیوع بیماری واگیر SIS با واکسیناسیون می پردازیم
[ترجمه ترگمان]ما در این مقاله فرآیند گسترش بیماری های communicable با واکسیناسیون را مورد مطالعه قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusion SIS can be a useful material for urethral repair in rabbits, the SIS patch graft is superior to the tubulate SIS graft in urethra reconstruction.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری SIS می‌تواند یک ماده مفید برای ترمیم مجرای ادرار در خرگوش باشد، پیوند پچ SIS نسبت به پیوند SIS لوله‌ای در بازسازی مجرای ادرار برتری دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری SIS می تواند یک ماده مفید برای تعمیر urethral در خرگوش ها باشد، graft وصله SIS نسبت به the SIS tubulate در بازسازی urethra برتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دختر (اسم)
maid, gill, daughter, girl, gal, sissy, wench, sister, lass, lassie, girlie, periwinkle, quean, sis

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Secret Intelligence Service
موضوع: سازمانی
سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا، به اختصار اس آی اس (SIS)، یکی از سازمان های اطلاعاتی بریتانیا و سازمان اصلی بریتانیا برای دریافت و تجزیه اطلاعات و عملیات مخفی در کشورهای خارجی است. این سازمان در نوشته های فارسی بیشتر به نام \"اینتلیجنس سرویس\" (یا گاه به غلط «اینتلیجنت سرویس») شناخته می شود. در بعضی منابع به آن MI6 نیز می گویند که کوتاه شده نام قدیمی تر آن Military Intelligence 6 است.
عبارت کامل: Symbian Installation System
موضوع: موبایل
SIS نوعی فرمت برنامه های موبایل هست که گوشی هایی با سیستم عامل Symbian یا UIQ قابل اجرای این نوع فرمت ها می باشند.

انگلیسی به انگلیسی

• sister, female sibling (informal)

پیشنهاد کاربران

Sis, don't let that belly keep you from sending nudes
خواهر نذار اون شکمت مانع از ارسال عکس های لختی توبشه
اشاره داره به شکم های گنده که اگر لخت هم بشی باز هیچی پیدا نیس
کلاس، شخصیت هر فرد
The Special Investigation Section
A tactical surveillance unit tasked with conducting covert investigations and gathering intelligence to solve crimes or prevent
criminal activities.
واحدی تاکتیکی و نظارتی که مسئول انجام تحقیقات مخفیانه و جمع آوری اطلاعات برای حل جنایات یا جلوگیری از فعالیت های مجرمانه است.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Tactical unit, surveillance team, covert operations unit
متضاد: Public - facing unit, open investigation team
مثال؛
The SIS played a crucial role in uncovering the criminal network.
Their advanced surveillance techniques make the SIS highly effective.
The SIS operates under strict confidentiality to protect their missions.

مخفف خواهر ، یا همون آبجی خودمونی
فکر کنم مخفف sister هست که یعنی خواهر
در بیولوژی :
SIS
مخفف small intestinal submucosa
بافت زیرمخاطی روده کوچک
نوعی فایل قابل اجرا در گوشی

مخففSister, معنی:خواهر

بپرس