معنی: پدر، اعلیحضرتا، پدری کردنمعانی دیگر: (به ویژه در مورد جانوران) پس انداختن، (اولاد) کاشتن، (مجازی) به وجود آوردن، (اثر ادبی) نوشتن، تولید کردن، (در اصل) عالی مقام، مرد قدرتمند، مرد بلند پایه، (قدیمی - s بزرگ - در خطاب به شاه) اعلیحضرت (امروزه: your majesty)، (قدیمی - شاعرانه) پدر، جد، تبار، (به ویژه چارپایان) پدر، حضرتا، نیا، پس انداختن
• (1)تعریف: the male parent of a four-legged, domesticated animal such as a horse.
• (2)تعریف: a title and term of address for a male sovereign.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: sires, siring, sired
• : تعریف: to be the male parent of; beget. • مشابه: beget, father, generate
جمله های نمونه
1. the sire of an evil line
نیای یک نسل خبیث
2. The people await you, sire.
[ترجمه احمد قربانی] مردم منتظر شما هستند قربان
|
[ترجمه گوگل]مردم منتظر شما هستند قربان [ترجمه ترگمان] مردم منتظر شما هستن، قربان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I will serve you always, sire.
[ترجمه گوگل]من همیشه در خدمت شما هستم، قربان [ترجمه ترگمان]من همیشه خدمت شما خواهم بود، قربان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He went on to sire a dozen children, and they all grew up to be musically talented as well.
[ترجمه گوگل]او در ادامه صاحب دوازده فرزند شد و همه آنها از نظر موسیقی نیز با استعداد بودند [ترجمه ترگمان]او به ده دوازده بچه رفت و همه با استعداد و استعداد در آنجا جمع شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The sire is one of the country's top Thoroughbred stallions and his sire was the great Nijinsky.
[ترجمه گوگل]پدر یکی از برترین نریان های اصیل کشور است و پدرش نیجینسکی بزرگ بود [ترجمه ترگمان]اعلیحضرتا یکی از اسب های اصیل the و his است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Stallions who run well on off-tracks tend to sire offspring that do the same.
[ترجمه گوگل]نریان هایی که به خوبی در مسیرهای خارج از مسیر می دوند، به فرزندانی می روند که همین کار را می کنند [ترجمه ترگمان]stallions که به خوبی از بین میرن … از راه فرار کردن به بچه هایی که همین کار رو می کنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As a value for money sire he has a PIN index ranking of £54 and a semen cost of £15 a straw.
[ترجمه گوگل]به عنوان ارزش پول، او رتبه بندی شاخص پین 54 پوند و هزینه منی 15 پوند برای هر نی دارد [ترجمه ترگمان]به عنوان یک ارزش برای پول، او یک شاخص PIN ۵۴ پوندی و یک cost semen پوندی را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Its main role is as a terminal sire for suckler herds or as a beef sire for dairy herds.
[ترجمه گوگل]نقش اصلی آن به عنوان پدر پایانی برای گله های شیرده و یا به عنوان پدر گاو برای گله های شیری است [ترجمه ترگمان]نقش اصلی آن به عنوان پیمان نوکری برای گله های suckler یا به عنوان یک گله گاو برای گله های گاو است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Offspring of a donkey sire and zebra mare, called a zebra hinny, do exist but are rare.
[ترجمه گوگل]فرزندان پدر الاغ و مادیان گورخری که گورخر هندی نامیده می شوند وجود دارند اما نادر هستند [ترجمه ترگمان]offspring خر خر خر خر و گورخر نامیده می شود که گورخر نامیده می شود اما نادر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. While Mary should not have been able to sire a son through a virgin birth, your Christmas turkey could – at least in theory.
[ترجمه گوگل]در حالی که مری نباید از طریق تولد باکره فرزند پسر میشد، بوقلمون کریسمس شما حداقل در تئوری میتوانست [ترجمه ترگمان]در حالی که مری قادر نبود پسری را از میان یک تولد باکره محروم کند، بوقلمون کریسمس شما حداقل می توانست در نظر داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The light is indeed dim, sire, I must get my glasses.
[ترجمه گوگل]آقا نور واقعا کم است، من باید عینکم را بگیرم [ترجمه ترگمان]قربان، نور واقعا کم نور است، من باید عینک خودم را بردارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Sire, the kindness your majesty deigns to evince towards me is a recompense which so far surpasses my utmost ambition that I have nothing more to ask for.
[ترجمه گوگل]قربان، مهربانی اعلیحضرت نسبت به من پاداشی است که تا اینجا از نهایت آرزوی من فراتر رفته و دیگر چیزی برای درخواست ندارم [ترجمه ترگمان]گفت: اعلیحضرتا این مرحمت در حق من است که از صمیم قلب از این جهت است که از صمیم قلب از شما خواهش می کنم که از من سپاسگزاری کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The model used was the sire model containing herd-year-season(HYS) effect(fixed), sire group effect(fixed)and sire effect(random), which is widely used in dairy cattle breeding.
[ترجمه گوگل]مدل مورد استفاده، مدل پدر شامل اثر گله-سال-فصل (HYS) (ثابت)، اثر گروه پدر (ثابت) و اثر پدر (تصادفی) بود که به طور گسترده در پرورش گاوهای شیری استفاده می شود [ترجمه ترگمان]مدل مورد استفاده مدل sire است که دارای اثر یک فصل یک فصل (ثابت)، اثر گروه اعلیحضرتا (ثابت)و اثر اعلیحضرتا (تصادفی)است که به طور گسترده در پرورش دام پروری مورد استفاده قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
پدر (اسم)
abba, father, dad, sire, pater, baba
اعلیحضرتا (اسم)
sire
پدری کردن (فعل)
father, sire
انگلیسی به انگلیسی
• male parent of an animal; title of respect for a male sovereign; father (archaic); forefather, male ancestor (archaic); important and influential person (archaic) beget offspring, father offspring (especially of animals) when a man sires a child, the child is born and the man is its father; an old-fashioned use. an animal's sire is its father; a technical term. count noun with a possessive here but can also be used as a verb. e.g. bought two years ago, he's already sired ten thousand calves. ...an english-bred chestnut sired by blushing groom.
پیشنهاد کاربران
اعلیحضرتا
دامپزشکی و علوم دامی والد نر، حیوان نر، پدر، پدری کردن
( oxford ) ( old use ) a word that people used when they addressed a king ( oxford ) امروزه این اصطلاح به صورت your majesty به معنی اعلی حضرت! عالیجناب! و مانند آن برای مخاطب قرار دادن پادشاه به کار می رود. محمدرضا ایوبی صانع