1. taxes siphon off most of our income
مالیات بیشتر درآمد ما را درمی کشد.
2. The big clubs siphon off all the best players.
[ترجمه گوگل]باشگاه های بزرگ همه بهترین بازیکنان را بیرون می کشند
[ترجمه ترگمان]The بزرگ، تمام بهترین بازیکنان را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It took him only a few minutes to siphon off the petrol and drive away.
[ترجمه گوگل]فقط چند دقیقه طول کشید تا بنزین را برداشت و از آنجا دور شد
[ترجمه ترگمان]تنها چند دقیقه طول کشید تا از بنزین خارج شود و از آنجا دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It took him only a few minutes to siphon out the petrol and get away.
[ترجمه گوگل]فقط چند دقیقه طول کشید تا بنزین را بیرون بیاورد و فرار کند
[ترجمه ترگمان]تنها چند دقیقه طول کشید تا نفت بیرون رود و از آنجا دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Jesse Jackson would siphon enough black votes to prevent Clinton from carrying any of the industrial midwestern states.
[ترجمه گوگل]جسی جکسون به اندازه کافی آرای سیاهپوستان را جمع آوری می کند تا از حمل کلینتون به هیچ یک از ایالت های صنعتی غرب میانه جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]جسی جکسون به اندازه کافی برای جلوگیری از حمل هر یک از ایالات غربی صنعتی به اندازه کافی برای جلوگیری از کلینتون به اندازه کافی رای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The siphon recorder, adapted by Lord Kelvin from the Gauss/Weber mirror galvanometer.
[ترجمه گوگل]ضبط سیفون، اقتباس شده توسط لرد کلوین از گالوانومتر آینه گاوس/وبر
[ترجمه ترگمان]دستگاه recorder siphon که توسط لرد کلوین از the گاوس \/ وبر اقتباس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Other companies quickly moved to siphon off a share of the new business.
[ترجمه گوگل]سایر شرکت ها به سرعت به سمت حذف سهمی از تجارت جدید حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]شرکت های دیگر به سرعت به سمت siphon رفتند تا سهمی از این تجارت جدید را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Heavy taxes siphon off the huge profits.
[ترجمه گوگل]مالیات های سنگین سودهای کلان را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]مالیات های سنگین از سوده ای کلان جلوگیری به عمل آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A liquid is made to flow through a siphon.
[ترجمه گوگل]مایعی ساخته می شود تا از طریق سیفون جریان یابد
[ترجمه ترگمان]یک مایع در یک لوله siphon جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Energy - poor Japan fears China could siphon off gas from what It'sees as its territory.
[ترجمه گوگل]انرژی - ژاپن فقیر نگران است که چین بتواند گاز را از قلمرو خود خارج کند
[ترجمه ترگمان]ژاپن فقیر و فقیر از این که چین می تواند گاز را از آنچه که به عنوان قلمرو خود می بیند منحرف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The two sports siphon off the most male athletes are football and basketball.
[ترجمه گوگل]دو رشته ورزشی که بیشترین ورزشکاران مرد را از بین می برد، فوتبال و بسکتبال است
[ترجمه ترگمان]دو نوع از این دو ورزش کار بزرگ، فوتبال و بسکتبال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We need a new road to siphon off some of the traffic from the town center.
[ترجمه گوگل]ما به یک جاده جدید نیاز داریم تا بخشی از ترافیک مرکز شهر را کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان]به یه جاده جدید نیاز داریم تا یکم از ترافیک شهر رو از مرکز شهر خارج کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If you're short of petrol you can siphon off a gallon from my tank.
[ترجمه گوگل]اگر کمبود بنزین دارید، می توانید یک گالن را از باک من خارج کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما مقدار بنزین را کم کنید، می توانید یک گالن بنزین از مخزن من بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. With different layout of inverted siphon pipe, requirements for inlet flow pattern and submergence are various.
[ترجمه گوگل]با طرح های مختلف لوله سیفون معکوس، الزامات برای الگوی جریان ورودی و غوطه وری متفاوت است
[ترجمه ترگمان]با چیدمان متفاوتی از لوله siphon inverted، الزامات مربوط به الگوی جریان ورودی و زیر آب رفتن مختلف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید