1. I still suffer from catarrh and sinus problems.
[ترجمه گوگل]من هنوز از آب مروارید و مشکلات سینوسی رنج می برم
[ترجمه ترگمان]من هنوز از مشکلات سینوسی و سینوس رنج می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Baker suggests three possible reasons why human sinus bones should be naturally magnetic.
[ترجمه گوگل]بیکر سه دلیل احتمالی را پیشنهاد می کند که چرا استخوان های سینوس انسان باید به طور طبیعی مغناطیسی باشند
[ترجمه ترگمان]بیکر سه دلیل احتمالی را پیشنهاد می کند که چرا استخوان های انسان باید به طور طبیعی مغناطیس باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some may be due to cerebral venous sinus thrombosis, a known complication of oral contraceptives.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها ممکن است به دلیل ترومبوز سینوس ورید مغزی باشد که یکی از عوارض شناخته شده داروهای ضد بارداری خوراکی است
[ترجمه ترگمان]برخی ممکن است به خاطر سینوس وریدی سینوس، یکی از پیچیدگی شناخته شده وسایل contraceptives شفاهی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Carotid sinus massage should be done with great care in patients for whom this diagnosis is suspected.
[ترجمه گوگل]ماساژ سینوس کاروتید در بیمارانی که مشکوک به این تشخیص هستند باید با دقت زیادی انجام شود
[ترجمه ترگمان]ماساژ درمانی باید با مراقبت زیادی در بیمارانی انجام شود که این تشخیص به آن ها مشکوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Headache Due to Sinus Disease Sinusitis is an unusual cause of headaches seen in a neurology clinic.
[ترجمه گوگل]سردرد ناشی از بیماری سینوسی سینوزیت یک علت غیر معمول سردرد است که در کلینیک نورولوژی مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]سردرد به خاطر سینوزیت یک علت غیر معمول سردرد است که در کلینیک عصب شناسی مشاهده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This improved both his sinus problem and his general health.
[ترجمه گوگل]این هم مشکل سینوس و هم سلامت عمومی او را بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]این هم مشکل سینوسی و سلامت عمومی او را بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Surgery involves opening the sinus from the outside, flushing and allowing free drainage into the nasal passage.
[ترجمه گوگل]جراحی شامل باز کردن سینوس از خارج، شستشو و اجازه تخلیه آزاد به داخل مجرای بینی است
[ترجمه ترگمان]جراحی شامل باز کردن سینوس از بیرون، سیفون و تخلیه آزاد در مجاری بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Frontal sinus present: present in Proconsul, Afropithecus and Dryopithecus, and so it is almost certainly an ancestral hominoid character.
[ترجمه گوگل]سینوس فرونتال وجود دارد: در Proconsul، Afropithecus و Dryopithecus وجود دارد و بنابراین تقریباً به طور قطع یک شخصیت هومینوئید اجدادی است
[ترجمه ترگمان]سینوس قدامی: حاضر در proconsul، Afropithecus و Dryopithecus وجود دارد و بنابراین تقریبا یک شخصیت hominoid اجدادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The electrocardiogram will confirm sinus bradycardia.
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگرام برادی کاردی سینوسی را تایید می کند
[ترجمه ترگمان]الکتروکاردیوگرام bradycardia را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Carotid sinus hypersensitivity may result in either an intermittent drop in blood pressure or bradycardia, or both.
[ترجمه گوگل]حساسیت سینوس کاروتید ممکن است منجر به کاهش متناوب فشار خون یا برادی کاردی یا هر دو شود
[ترجمه ترگمان]سینوس معکوس ممکن است منجر به افت متناوب در فشار خون و یا هر دو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His electrocardiogram showed sinus rhythm with widespread ST-T wave abnormalities.
[ترجمه گوگل]نوار قلب او ریتم سینوسی با ناهنجاری های گسترده موج ST-T را نشان داد
[ترجمه ترگمان]الکتروکاردیوگرام او آهنگ سینوسی را با اختلالات موجی شکل بدون تی نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective:To explore the treatment of multiple chronic sinus in prothorax wall.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان سینوس مزمن متعدد در دیواره پروتوراکس
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی درمان چندین سینوس مزمن در دیواره prothorax
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The mass extends into the inferior orbital sinus, superior maxillary sinus, and the pterygopalatine fossa.
[ترجمه گوگل]این توده به سمت سینوس اربیتال تحتانی، سینوس ماگزیلاری فوقانی و حفره pterygopalatine گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]این جرم به سینوس پشتی پایینی، سینوس فک بالایی و the pterygopalatine گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Sinus bradycardia occurs when the heart rate falls below 60.
[ترجمه گوگل]برادی کاردی سینوسی زمانی اتفاق می افتد که ضربان قلب به زیر 60 برسد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ضربان قلب زیر ۶۰ سال کاهش یابد، سینوزیت رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Methods The QT intervals of sinus excitation before and after extrasystole in 120 patients were measured and compared.
[ترجمه گوگل]MethodsThe فاصله QT تحریک سینوس قبل و بعد از اکستراسیستول در 120 بیمار اندازه گیری و مقایسه شد
[ترجمه ترگمان]روش ها فاصله های QT تحریک سینوسی قبل و بعد از extrasystole در ۱۲۰ بیمار اندازه گیری و مقایسه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید