sink down

پیشنهاد کاربران

To fall or lower ( oneself ) , as due to exhaustion, weakness, despair, etc
( از خستگی ) ( روی زمین، مبل، . . . ) افتادن
ولو شدن
نقش زمین شدن
I came in the door and sank down onto the sofa
از در تو آمدم و روی مبل ولو شدم

بپرس