قید ( adverb )
• : تعریف: alone and without assistance.
- Her husband abandoned her, and she was left to raise her children single-handedly.
[ترجمه گوگل] شوهرش او را رها کرد و او ماند تا فرزندانش را به تنهایی بزرگ کند
[ترجمه ترگمان] شوهرش او را رها کرده بود، و او تنها مانده بود تا بچه خود را بزرگ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] شوهرش او را رها کرده بود، و او تنها مانده بود تا بچه خود را بزرگ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید