1. this vital task demands moral as well as intellectual sinew
این امر خطیر مستلزم نیروی اخلاقی و فکری است.
2. He strained every sinew to help us, but didn't succeed.
[ترجمه گوگل]او تمام رگها را فشار داد تا به ما کمک کند، اما موفق نشد
[ترجمه ترگمان]او تلاش می کرد تا به ما کمک کند، اما موفق نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Rope is the sinew of any sailing vessel.
[ترجمه گوگل]طناب سینه هر کشتی بادبانی است
[ترجمه ترگمان]طناب، رگ هر کشتی بادبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Or do you strain every sinew to go for that elusive target set on a small plateau?
[ترجمه گوگل]یا اینکه تمام رگهها را فشار میدهید تا به دنبال آن هدف گریزان که در یک فلات کوچک تنظیم شده است بروید؟
[ترجمه ترگمان]یا هر sinew رو فشار میدی که به سمت هدف دور افتاده روی یه فلات کوچک حرکت کنن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She could feel every bone and sinew of him.
[ترجمه گوگل]میتوانست تمام استخوانها و رگهای او را حس کند
[ترجمه ترگمان]تمام استخوان های بدنش را احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My son feels long and stringy now, all sinew, veins and bone.
[ترجمه گوگل]پسرم اکنون احساس طویل و نخی می کند، تمام رگ، رگ و استخوان
[ترجمه ترگمان]پسر من دراز و وارفته است و حالا همه رگ و رگ و استخوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Trim all excess fat and sinew from roast.
[ترجمه گوگل]تمام چربی و رگ های اضافی را از کباب جدا کنید
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The edema in sinew of kidney, lesser omental bursa or peripancreas, and ascites were recorded, 1 point scored each site.
[ترجمه گوگل]ادم در سینوس کلیه، بورس امنتال کوچکتر یا پری پانکراس و آسیت ثبت شد، هر ناحیه 1 امتیاز داشت
[ترجمه ترگمان]تورم در پی کلیه، omental کم تر یا peripancreas، و ascites ثبت شدند و یک امتیاز هر سایت را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Deer's tail, sinew, mushrooms, frog's egg, red ginseng.
[ترجمه گوگل]دم آهو، سینوس، قارچ، تخم قورباغه، جینسینگ قرمز
[ترجمه ترگمان]دم گوزن، پی شکار، قارچ، تخم قورباغه، اشقه قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All tough sinew, she looked like a hawk eyeing prey.
[ترجمه گوگل]او کاملاً سخت بود، مانند یک شاهین به نظر می رسید که شکار را نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]او مثل عقابی که به طعمه اش خیره شده بود، نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Burun's eldest son was a tall rangy man with a lot of muscle and sinew.
[ترجمه گوگل]پسر بزرگ بورون مردی قدبلند و قد بلند با ماهیچه ها و رگ های استخوانی بود
[ترجمه ترگمان]پسر بزرگ Burun مردی بود بلند و لاغر با مقدار زیادی ماهیچه و ماهیچه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She shifted restlessly beneath him, her heart pounding out of control as she registered the powerful interplay of muscle and sinew.
[ترجمه گوگل]او با بی قراری زیر او جابجا شد، در حالی که قلبش از کنترل خارج شد و تعامل قدرتمند ماهیچه و سینوس را ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]او با بی قراری جا به جا شد، ضربان قلبش از کنترل خارج شد، و در حالی که حالت قوی عضلانی و عضلانی را در خود ثبت کرده بود، قلبش از کنترل خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It looked as if Changez had stuck his hand into a fire and had had flesh, bone and sinew melted together.
[ترجمه گوگل]انگار چنگز دستش را در آتش فرو کرده بود و گوشت و استخوان و رگ با هم ذوب شده بودند
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسید که انگار Changez دستش را در آتش فرو کرده بود و گوشت و پوست و پوست را با هم ذوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They sketched a woman whose chest had been carefully cut open to reveal muscle and sinew.
[ترجمه گوگل]آنها زنی را ترسیم کردند که قفسه سینهاش با دقت باز شده بود تا عضله و رگهایش آشکار شود
[ترجمه ترگمان]ان ها یک زن را طرح کردند که سینه را با دقت باز کرده بود تا عضلات و ماهیچه را آشکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید