1. Patience is a sine qua non for a good teacher.
[ترجمه گوگل]صبر برای یک معلم خوب یک شرط ضروری است
[ترجمه ترگمان]صبر یک امر ناگزیر برای یک معلم خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The control of inflation is a sine qua non for economic stability.
[ترجمه گوگل]کنترل تورم یک شرط ضروری برای ثبات اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]کنترل تورم یک امر ناگزیر برای ثبات اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Successful agricultural reform is also a sine qua non of Mexico's modernisation.
[ترجمه گوگل]اصلاحات کشاورزی موفقیت آمیز نیز از ضروریات مدرنیزاسیون مکزیک است
[ترجمه ترگمان]اصلاحات موفق کشاورزی نیز یک امر ناگزیر برای مدرن سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. TV coverage is the sine qua non of a sport if it is to thrive.
[ترجمه گوگل]پوشش تلویزیونی شرط ضروری یک ورزش برای پیشرفت است
[ترجمه ترگمان]اگر این ورزش رونق پیدا کند، پوشش تلویزیونی جز لاینفک ورزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Trust is a sine qua non for any counselling.
[ترجمه گوگل]اعتماد یک شرط ضروری برای هر مشاوره است
[ترجمه ترگمان]اعتماد یک امر ناگزیر برای هر مشاوره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An interest in children is a sine qua non of teaching.
[ترجمه گوگل]علاقه به کودکان از الزامات آموزشی است
[ترجمه ترگمان]علاقه به کودکان جز لاینفک آموزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Prevention of depression and inflation remains a sine qua non for economic security.
[ترجمه گوگل]پیشگیری از رکود و تورم یک شرط ضروری برای امنیت اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]پیش گیری از افسردگی و تورم یک امر ناگزیر برای امنیت اقتصادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Strength of character is the sine qua non of leadership.
[ترجمه گوگل]قوت شخصیت، شرط لازم رهبری است
[ترجمه ترگمان]قدرت شخصیت جز لاینفک رهبری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sugar is a sine qua non ingredient in any kind of cake.
[ترجمه گوگل]شکر یک ماده ضروری در هر نوع کیک است
[ترجمه ترگمان]شکر یک جز لاینفک در هر نوع شیرینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Agreement by the management is a t sine qua non of all employment contract.
[ترجمه گوگل]موافقت مدیریت یکی از الزامات تمام قراردادهای کاری است
[ترجمه ترگمان]توافق توسط مدیریت جز لاینفک قراردادهای استخدامی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I also do not give much weight to enthusiastic endorsements-empirical support is a sine qua non.
[ترجمه گوگل]من همچنین به تأییدهای مشتاقانه اهمیت نمی دهم - حمایت تجربی یک شرط لازم است
[ترجمه ترگمان]من همچنین توجه زیادی به حمایت enthusiastic - تجربی نمی کنم - پشتیبانی تجربی یک امر ناگزیر تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Some land reforms have embraced soil conservation as a sine qua non of long term productivity gains by land reform beneficiaries.
[ترجمه گوگل]برخی از اصلاحات ارضی، حفاظت از خاک را به عنوان یک شرط ضروری برای دستاوردهای بلندمدت بهره وری توسط ذینفعان اصلاحات ارضی پذیرفته اند
[ترجمه ترگمان]برخی اصلاحات ارضی، حفظ خاک را به عنوان یک امر ناگزیر از دستاوردهای بهره وری بلند مدت توسط ذینفعان اصلاحات ارضی در نظر گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All this, he writes, " began with water, the sine qua non of any civilization. "
[ترجمه گوگل]او می نویسد: «همه اینها با آب آغاز شد، شرط لازم هیچ تمدنی»
[ترجمه ترگمان]او می نویسد: \"همه اینها،\" با آب، جز لاینفک تمدن \" آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. U. S. capital reserve study is to obtain a visa sine qua non.
[ترجمه گوگل]مطالعه ذخیره سرمایه ایالات متحده برای به دست آوردن ویزای ضروری است
[ترجمه ترگمان]u S مطالعه ذخیره سرمایه، به دست آوردن یک امر ناگزیر، ناگزیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید