27. The besetting sin of 18th-century urban Britain was drunkenness.
[ترجمه گوگل]گناه بزرگ بریتانیای شهری قرن هجدهم، مستی بود [ترجمه ترگمان]گناه besetting که در قرن ۱۸ میلادی رخ داد مستی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
offense, sin, guilt, crime, misdeed, felony, misdemeanor
حرج (اسم)
fault, sin
فسق (اسم)
debauchery, sin, vice, immorality
عصیان (اسم)
rebellion, transgression, sin, mutiny
معصیت (اسم)
sin
گناه ورزیدن (فعل)
sin
معصیت کردن (فعل)
sin
خطا کردن (فعل)
mistake, overshoot, miss, sin, make an error, bungle, goof, err
تخصصی
[کامپیوتر] سینوس - تابع مثلثاتی سینوس . اگر A زاویه ای در یک مثلث قائم باشد، سینوس A ( که sinA نوشته می شود) چنین به دست می آید: sinA =طول ضلع روبرو تقسیم بر طول وتر . تابع (SIN(A در بسیاری از زبانهای برنامه نویسی مقدار sinA را محاسبه می کند، البته اگر A به رادیان باشد. برای دیدن تصویر نگاه کنید به trigonometric functions .
انگلیسی به انگلیسی
• breaking of a religious or moral law; offense, wrongdoing break a moral or religious law, transgress, commit an offense
پیشنهاد کاربران
گناه، گناهکاری مثال: Lying is considered a sin in many religions. دروغ گفتن در بسیاری از دین ها به عنوان گناه شناخته می شود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
A grave sin
تنافوریدن. تنافور. [ ت َ ] ( اِ ) مقداری از گناهان باشد به شریعت زردشت. ( برهان ) . محکوم بسبب گناهان در دین زرتشتی. ( فرهنگ فارسی معین ) . بمعنی گناه اندک بر وفق شریعت زردشت چنانکه ما صغیره گوییم. ( انجمن آرا ) ( آنندراج
معصیت
جرم ، خطا، کجراهه
Sinگناه. معصیت . گناه کردن . . منظور از گناه است در برابر وجدان وخداونداست که به اسم دیگر ی ان معصیت است که محاکمه ان در برابر خداوند و وجدان گناهگار . guilt معنی مقصر نوعی ازگناه است که در برابر قانون ... [مشاهده متن کامل]
یا انسان محاکمه می شود عامیانه خلاف کردن قانون واشتباه کردن یک کاربد . مثال یک روزی از دوستم پرسیدم اگر شیطان ببینی چه می کنی گفت می کشم انرا . گفتم پس قانون چه می شود هرج ومرج جامعه پس تو یک گناهگار یا مقصر برهم زدن جامعه هستی انرا guiltمی نامند. . . . . . . گر به یک ناتوان زوربگویی یا مال یک یتیم را بخوری احترام نگذاشتن به پدر ومادر گناه است sin استفاده می شود