simulcast

/ˈsaɪmjəlˌkæst//ˈsɪmlkɑːst/

(رادیو و تلویزیون) همزمان پخش کردن، پخش همزمان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a simultaneous broadcast of a program on both television and radio.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: simulcasts, simulcasting, simulcast
• : تعریف: to broadcast (a program) on television and radio at the same time.

جمله های نمونه

1. The show will be simulcast on NBC, Fox and a number of cable networks.
[ترجمه گوگل]این نمایش به صورت همزمان از شبکه NBC، فاکس و تعدادی از شبکه های کابلی پخش خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این برنامه در شبکه ان بی سی، فاکس و تعدادی از شبکه های کابلی اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And Bay Meadows again will offer full-card simulcasting daily from Santa Anita.
[ترجمه گوگل]و Bay Meadows دوباره پخش همزمان کارت کامل را روزانه از سانتا آنیتا ارائه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]و خلیج Meadows امروزی روزانه کارت پر از کارت را از Santa Anita به شما تقدیم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Much of the credit goes to simulcast wagering, as on-track attendance continues to drop.
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از اعتبار به شرط بندی همزمان می رسد، زیرا حضور در مسیر همچنان کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]بیشتر این اعتبار به simulcast wagering تعلق دارد، همانطور که حضور در مسیر پی گیری ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One test involved a simulcast of a live rock concert in New York City to avatars visiting their island.
[ترجمه گوگل]یک آزمایش شامل پخش همزمان کنسرت راک زنده در شهر نیویورک برای آواتارهایی بود که از جزیره آنها بازدید می کردند
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش شامل یک کنسرت راک زنده در شهر نیویورک تا avatars که از جزیره خود دیدن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this thesis, different frequency wireless link simulcast mode is selected as networking mode.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه حالت پخش همزمان لینک بی سیم فرکانس های مختلف به عنوان حالت شبکه انتخاب شده است
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، حالت لینک بی سیم فرکانس متفاوت به عنوان حالت شبکه ای انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. History of track, race schedule, simulcast, news, and group rates.
[ترجمه گوگل]تاریخچه مسیر، برنامه مسابقه، پخش همزمان، اخبار و نرخ های گروهی
[ترجمه ترگمان]تاریخچه خط آهن، زمان بندی مسابقه، simulcast، اخبار، و نرخ های گروهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hopefully, by doing the English simulcast, we'll be reaching out to a lot of those folks.
[ترجمه گوگل]امیدواریم با انجام پخش همزمان انگلیسی، با بسیاری از این افراد ارتباط برقرار کنیم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، با انجام the انگلیسی، ما به بسیاری از این افراد دست خواهیم یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The simulcast is a first for competing networks.
[ترجمه گوگل]پخش همزمان برای اولین بار برای شبکه های رقیب است
[ترجمه ترگمان]The اولین بار برای شبکه های رقیب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Concert will be simulcast on Radio 4 and TVB Pearl at 12:40 am, December 2
[ترجمه گوگل]کنسرت 2 آذرماه ساعت 12:40 از رادیو 4 و تی وی بی پرل همزمان پخش می شود
[ترجمه ترگمان]کنسرت در ساعت ۱۲: ۴۰ صبح روز ۲ دسامبر در رادیو ۴ و TVB پرل simulcast خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There were hopes World Cup matches will be simulcast on the web, but as Krisy Vissel reports.
[ترجمه گوگل]این امیدواری وجود داشت که مسابقات جام جهانی به صورت همزمان در وب پخش شود، اما همانطور که کریسی ویسل گزارش می دهد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رفت که مسابقات جام جهانی در وب سایت، برگزار شود، اما به گزارش \"Krisy Vissel\" (Krisy Vissel)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here is the simulcast I done for the Utah Pride Center when I introduced the 2008 Grand Marshall of Salt Lake City, Mayor Ralph Becker!
[ترجمه گوگل]در اینجا پخش همزمانی است که برای مرکز پراید یوتا انجام دادم، زمانی که مارشال بزرگ سالت لیک سیتی، شهردار رالف بکر را در سال 2008 معرفی کردم!
[ترجمه ترگمان]این همان کاری است که من برای مرکز غرور یوتا انجام دادم وقتی که در سال ۲۰۰۸ مارشال بزرگ سالت لیک سیتی، شهردار رالف بکر را معرفی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Multi-site simulcast communication system is a system that several base stations'transmitters send the same information with the same frequency to receivers.
[ترجمه گوگل]سیستم ارتباط همزمان چند سایتی سیستمی است که چندین فرستنده ایستگاه پایه اطلاعات یکسانی را با فرکانس یکسان به گیرنده ها ارسال می کنند
[ترجمه ترگمان]سیستم ارتباطات simulcast چند منظوره یک سیستم است که چندین ایستگاه پایه، اطلاعات یک سان را با همان فرکانس برای گیرنده ارسال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Simulcast on RTHK Radio via TVB Pearl and on RTHK ' s website.
[ترجمه گوگل]پخش همزمان در رادیو RTHK از طریق TVB Pearl و در وب سایت RTHK
[ترجمه ترگمان]وب سایت RTHK از طریق TVB پرل و در وب سایت RTHK
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The station's programming was also simulcast for many years on 1260 AM .
[ترجمه گوگل]برنامه‌های این ایستگاه نیز برای سال‌ها در ساعت 1260 صبح به صورت همزمان پخش می‌شد
[ترجمه ترگمان]برنامه نویسی ایستگاه همچنین برای سال ها در حدود ۱۲۶۰ AM استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] پخش همزمان برمانه ای که همزمان از دو نوع ایستگاه مختلف، مثلاًایستگاههای پخش FM و AM رادیویی و تلویزیونی، پخش می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• program which is broadcast at the same time over two or more channels
broadcast a program at the same time over two or more channels

پیشنهاد کاربران

بپرس