simulated

/ˈsɪmjəˌletəd//ˈsɪmjʊleɪtɪd/

معنی: قلابی، صوری، شبیه ساخته، تشبیه شده
معانی دیگر: شبیه ساخته، تشبیه شده

جمله های نمونه

1. simulated fur
خز مصنوعی

2. a simulated attack
حمله ی ساختگی

3. Interviews can be simulated in the classroom.
[ترجمه گوگل]مصاحبه ها را می توان در کلاس درس شبیه سازی کرد
[ترجمه ترگمان]مصاحبه ها می توانند در کلاس شبیه سازی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'How wonderful!' she said with simulated enthusiasm.
[ترجمه گوگل]"چقدر عالی!" او با اشتیاق شبیه سازی شده گفت
[ترجمه ترگمان]چه عالی! با شور و حرارت شبیه سازی شده گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The effects of weathering can be simulated in the laboratory.
[ترجمه گوگل]اثرات هوازدگی را می توان در آزمایشگاه شبیه سازی کرد
[ترجمه ترگمان]اثرات هوازدگی می تواند در آزمایشگاه شبیه سازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The experiments were carried out under simulated examination conditions.
[ترجمه گوگل]آزمایش ها در شرایط آزمایش شبیه سازی شده انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها تحت شرایط آزمایشی شبیه سازی شده انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She looked at the report with simulated interest.
[ترجمه گوگل]او با علاقه ای شبیه سازی شده به گزارش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]او با علاقه شبیه سازی شده به گزارش نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A somewhat different system simulated the effect of momentarily jamming an iron bar across the terminals in the substation.
[ترجمه گوگل]یک سیستم تا حدودی متفاوت اثر گیرکردن لحظه‌ای یک میله آهنی در پایانه‌های پست را شبیه‌سازی کرد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم تا حدی متفاوت اثر مسدود کردن یک میله اهنی در طول پایانه های ایستگاه فرعی را شبیه سازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He performed a simulated striptease.
[ترجمه گوگل]او یک استریپتیز شبیه سازی شده را اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]او یک striptease شبیه سازی شده انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These are all simulated spectral and concentration data.
[ترجمه گوگل]اینها همه داده های طیفی و غلظت شبیه سازی شده هستند
[ترجمه ترگمان]اینها همه داده های طیفی و تراکم شبیه سازی شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even the simulated F-16 fighter jet you were piloting into a hostile zone near the Strait of Hormuz.
[ترجمه گوگل]حتی جت جنگنده F-16 شبیه سازی شده ای را که در منطقه متخاصم نزدیک تنگه هرمز هدایت می کردید
[ترجمه ترگمان]حتی جت جنگنده اف - ۱۶ شبیه سازی شده در یک ناحیه متخاصم در نزدیکی تنگه هرمز صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The simulated disaster in exercise Gryphon's Lift was a midair collision between military and civilian planes over Catterick Garrison.
[ترجمه گوگل]فاجعه شبیه سازی شده در تمرین Gryphon's Lift یک برخورد هوایی بین هواپیماهای نظامی و غیرنظامی بر فراز پادگان Catterick بود
[ترجمه ترگمان]فاجعه شبیه سازی شده در تمرین Gryphon یک برخورد در هوا بین هواپیماهای نظامی و غیرنظامی بر فراز Catterick Garrison بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Among the earliest studies of simulated stability was a paper published in 1970 by Gardner and Ashby.
[ترجمه گوگل]یکی از اولین مطالعات پایداری شبیه سازی شده مقاله ای بود که در سال 1970 توسط گاردنر و اشبی منتشر شد
[ترجمه ترگمان]در میان اولین مطالعات پایداری شبیه سازی شده، یک مقاله منتشر شده در سال ۱۹۷۰ توسط گاردنر و Ashby منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One is called simulated learning environments.
[ترجمه گوگل]یکی محیط های یادگیری شبیه سازی شده نام دارد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها محیط های یادگیری شبیه سازی شده نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Physicians at Brown University have used a simulated network of medical knowledge to relate information on cases, symptoms, and treatments.
[ترجمه گوگل]پزشکان دانشگاه براون از شبکه شبیه سازی شده ای از دانش پزشکی برای ارتباط اطلاعات در مورد موارد، علائم و درمان استفاده کرده اند
[ترجمه ترگمان]پزشکان در دانشگاه براون از یک شبکه شبیه سازی شده از دانش پزشکی برای ارتباط دادن اطلاعات در مورد حالات، نشانه ها و درمان ها استفاده کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قلابی (صفت)
false, adulterate, sham, bogus, hamate, spurious, simulated, quackish

صوری (صفت)
exterior, formal, simulated, superficial, ostensible, nominal, simulative, factitious, factitive

شبیه ساخته (صفت)
simulated

تشبیه شده (صفت)
simulated

انگلیسی به انگلیسی

• pretended, faked; made in imitation of

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : simulate
✅️ اسم ( noun ) : simulation / simulator
✅️ صفت ( adjective ) : simulated
✅️ قید ( adverb ) : _
مصنوعی
شبیه سازی شده

بپرس