1. Simon waited until the laughter subsided.
[ترجمه گوگل]سیمون منتظر ماند تا خنده فروکش کرد
[ترجمه ترگمان]سیمون صبر کرد تا خنده فروکش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Simon and Julian were vying for her attention all through dinner.
[ترجمه گوگل]سیمون و جولیان در تمام مدت شام برای جلب توجه او رقابت می کردند
[ترجمه ترگمان]سیمون و جولیان در تمام مدت صرف شام برای جلب توجه او رقابت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Simon lay in bed thinking about the meeting next day.
[ترجمه گوگل]سیمون در رختخواب دراز کشیده بود و به جلسه روز بعد فکر می کرد
[ترجمه ترگمان]سیمون در بس تر دراز کشید و روز بعد راجع به جلسه فکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Simon de Montfort rose in rebellion in 125
[ترجمه گوگل]سیمون دو مونتفورت در سال 125 قیام کرد
[ترجمه ترگمان]سیمون د Montfort در سال ۱۲۵ میلادی قیام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When he returned, she and Simon had already gone.
[ترجمه گوگل]وقتی او برگشت، او و سیمون قبلاً رفته بودند
[ترجمه ترگمان]وقتی برگشت، او و سیمون از هم جدا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I saw Simon shortly before his departure for Russia.
[ترجمه گوگل]سایمون را کمی قبل از عزیمتش به روسیه دیدم
[ترجمه ترگمان]من (سیمون)را کمی قبل از رفتن به روسیه دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I think Simon is in his room .
[ترجمه گوگل]فکر کنم سایمون تو اتاقش باشه
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم (سیمون)در اتاق خودش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Go and ask Simon - he's the Einstein of the family.
[ترجمه گوگل]برو و از سیمون بپرس - او انیشتین خانواده است
[ترجمه ترگمان]بروید و از (سیمون)بپرسید - او انیشتین خانواده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Helen brought Simon down very cleverly with her remarks.
[ترجمه گوگل]هلن با اظهاراتش سایمون را بسیار زیرکانه پایین آورد
[ترجمه ترگمان]هلن با سخنان خود سیمون را با مهارت پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Simon allowed his pace to slacken.
[ترجمه گوگل]سیمون اجازه داد سرعتش کم شود
[ترجمه ترگمان](سیمون)اجازه داد که سرعتش کم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Simon rested his head against the upholstery.
[ترجمه گوگل]سیمون سرش را به روکش تکیه داد
[ترجمه ترگمان]سیمون سر خود را روی تشک گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I was steeling myself to call round when Simon arrived.
[ترجمه گوگل]داشتم به خودم زنگ می زدم که سایمون رسید
[ترجمه ترگمان]داشتم خودم را آماده می کردم که وقتی سایمون وارد شد، خودم را جمع و جور کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Ask Simon to cook the meal? Come off it, he can hardly boil an egg!
[ترجمه گوگل]از سیمون بخواهید غذا را بپزد؟ بیا بیرون، او به سختی می تواند یک تخم مرغ را بجوشد!
[ترجمه ترگمان]از \"سایمون\" بخواه که غذا درست کنه؟ ! بی خیال! اون به سختی میتونه یه تخم رو boil
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Simon finished dialing and clamped the phone to his ear.
[ترجمه گوگل]سایمون شماره گیری را تمام کرد و گوشی را به گوشش چسباند
[ترجمه ترگمان](سایمون)شماره گیری را تمام کرد و گوشی را به گوشش چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Mr Simon said he was not against taxes as such, "but I do object when taxation is justified on spurious or dishonest grounds," he says.
[ترجمه گوگل]آقای سیمون گفت که مخالف مالیاتها نیست، او میگوید: «اما وقتی مالیات بر دلایل جعلی یا غیر صادقانه توجیه میشود، مخالفت میکنم
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \"آقای سیمون گفت که او مخالف مالیات ها نیست،\" اما اعتراض دارم وقتی که مالیات بر زمین های نادرست یا نادرست توجیه پذیر است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید