جوشاندن ملایم ( در فرایند آشپزی )
- تب و تاب
1 - روابط ناپایدار که به ارامی دعوا می انجامد
تدریجی
simmering ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: آرامپزی
تعریف: فرایند پختن مواد غذایی در مایعی مانند آب در درجۀ حرارتی پایینتر از نقطۀ جوش
واژه مصوب: آرامپزی
تعریف: فرایند پختن مواد غذایی در مایعی مانند آب در درجۀ حرارتی پایینتر از نقطۀ جوش
ارام ارا م در حال شدت گرفتن
مثلا simmering tensions
به معنای تنش هایی که ارام ارام در حال بالاگرفتن هستند
مثلا simmering tensions
به معنای تنش هایی که ارام ارام در حال بالاگرفتن هستند
آرام پزی بدون قل زدن
به آرامی آب پز کردن ( بدون قل زدن )
1 - نیم پزی یا آرام پزی غذا
2 - اختلاف نظر یا مناقشه ای که کم کم رو به فزونی و تشدید است.
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/simmer
2 - اختلاف نظر یا مناقشه ای که کم کم رو به فزونی و تشدید است.