simile

/ˈsɪməli//ˈsɪmɪli/

معنی: تشبیه، استعاره، تشابه، صنعت تشبیه
معانی دیگر: (ادبیات) تشبیه، همسان پنداری، مانست گری، مانست سازی (در انگلیسی با: like یا as به کار می رود - با استعاره یا metaphor فرق دارد - سه نمونه ی simile در زیر داده می شود:)، شبیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a figure of speech in which two dissimilar things are likened, often linked by "like" or "as," as in, "March comes in like a lion and goes out like a lamb". (Cf. metaphor.)

- The teacher considered "sparkling eyes like diamonds" to be a worn-out simile.
[ترجمه علیرضا احمدی] متعسفانه من در حا ل حاضر دسترسی به ترجمه را ندارم
|
[ترجمه گوگل] معلم «چشم های درخشان مثل الماس» را تشبیهی فرسوده می دانست
[ترجمه ترگمان] معلم \"چشمانی درخشان چون الماس\" را به عنوان یک تشبیه فرسوده در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Her style is rich in simile.
[ترجمه گوگل]سبک او سرشار از تشبیه است
[ترجمه ترگمان]سبک او از این simile غنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Metaphor and simile are the most commonly used figures of speech in everyday language.
[ترجمه گوگل]استعاره و تشبیه رایج ترین شکل های گفتاری در زبان روزمره هستند
[ترجمه ترگمان]استعاره و تشبیه رایج ترین اشکال گفتاری در زبان روزمره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because of its close connection with metaphor, simile may also be considered here.
[ترجمه گوگل]تشبیه به دلیل ارتباط نزدیکش با استعاره در اینجا مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]به دلیل ارتباط نزدیک آن با استعاره، این تشبیه در اینجا نیز ممکن است در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is the metaphor gone beyond hyperbole into simile.
[ترجمه گوگل]این استعاره ای است که فراتر از هذل انگاری به تشبیه رفته است
[ترجمه ترگمان]این تشبیه فراتر از اغراق مبالغه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What dissimilar semantic fields are related through simile?
[ترجمه گوگل]کدام حوزه های معنایی نامشابه از طریق تشبیه به هم مرتبط هستند؟
[ترجمه ترگمان]این simile با چه تفاوت فاحشی با یکدیگر در ارتباط هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Both Rossetti and Traherne, through simile and metaphor, make the reader work harder.
[ترجمه گوگل]هم روستی و هم تراهرن، از طریق تشبیه و استعاره، خواننده را سخت‌تر کار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]هم Rossetti و هم Traherne، از طریق تشبیه و تشبیه، کار خواننده را سخت تر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Adam's simile, not his, thought Rufus with a grimace.
[ترجمه گوگل]روفوس با خنده فکر کرد تشبیه آدام، نه او
[ترجمه ترگمان]روفوس با چهره ای درهم کشیده فکر کرد: \" تشبیه به آدم، نه او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A simile is introduced by a word such as like, as or such.
[ترجمه گوگل]تشبیه با کلمه ای مانند مانند، به عنوان یا مانند معرفی می شود
[ترجمه ترگمان]یک تشبیه با یک کلمه از این قبیل بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. SIMILE is a joint project of Massachusetts Institute of Technology (MIT) and the W3C, and it has produced some real gems.
[ترجمه گوگل]SIMILE پروژه مشترک مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) و W3C است و برخی از جواهرات واقعی را تولید کرده است
[ترجمه ترگمان]simile یک پروژه مشترک موسسه فن آوری ماساچوست (MIT)و W۳C می باشد و برخی از سنگ های قیمتی واقعی را تولید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Especially the appropriate use of simile skill in image element can be considered as his specialty of painting in flowers and birds.
[ترجمه گوگل]به ویژه استفاده مناسب از مهارت تشبیه در عنصر تصویر را می توان در تخصص وی در نقاشی روی گل و پرندگان دانست
[ترجمه ترگمان]به ویژه استفاده مناسب از این مهارت در عنصر تصویر را می توان به عنوان تخصص خود در نقاشی در گل ها و پرندگان در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Simile, metaphor, metonymy and synecdoche have the same characteristic that is metaphoric use.
[ترجمه گوگل]تشبیه، استعاره، کنایه و سینکدوخ همان ویژگی استعاره را دارند
[ترجمه ترگمان]simile، استعاره، metonymy و synecdoche دارای ویژگی یک سان هستند که مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is not easy to make a simile go on all fours.
[ترجمه گوگل]چهار دست و پا کردن یک تشبیه آسان نیست
[ترجمه ترگمان]درست نیست که با چهار دست و پا دست و پنجه نرم کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. English major : you explicate simile and metaphor in the parachute instructions.
[ترجمه گوگل]رشته انگلیسی: شما تشبیه و استعاره را در دستورالعمل چتر نجات توضیح می دهید
[ترجمه ترگمان]سرگرد انگلیسی: شما explicate و استعاره را در دستور parachute تشبیه می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tropes include metaphor, simile, metonymy, synecdoche, etc.
[ترجمه گوگل]تروپ ها شامل استعاره، تشبیه، کنایه، سینکدوخ و غیره است
[ترجمه ترگمان]tropes شامل استعاره، simile، metonymy، synecdoche و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His face split into a simile.
[ترجمه گوگل]صورتش به تشبیه تقسیم شد
[ترجمه ترگمان]صورتش به یک تشبیه فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشبیه (اسم)
comparison, simulation, assimilation, similitude, metaphor, simile

استعاره (اسم)
metaphor, conceit, simile, trope

تشابه (اسم)
likeness, symmetry, resemblance, similarity, homogeny, simile, correspondence, correspondency

صنعت تشبیه (اسم)
simile

انگلیسی به انگلیسی

• instance in which two dissimilar items are compared using the words "like" or "as"
a simile is an expression which describes one person or thing as being similar to another. for example, the sentences `she runs like a deer' and `he's as white as a sheet' are similes.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A figure of speech comparing two things using "like" or "as" ✒️
🔍 مترادف: Comparison
✅ مثال: The poet used a simile to describe her eyes as "bright as the stars. "
شبیه
تمثیل
Simile of the Line
تمثیل خط
metaphor
trope
تشبیه دو چیز بسیار متفاوت از هم به یکدیگر
To express a resemblance between two fundamentally different things
We should recognize the deference between a simile and a metaphor
فرق simile وmetaphor :
While both similes and metaphors are used to make comparisons, the difference between similes and metaphors comes down to a word. در حالی که هر دوبرای تشبیه و استعاره مورد استفاده قرار می گیرند، تفاوت بین تقابل ها و استعاره ها به یک کلمه می رسد.
...
[مشاهده متن کامل]

Similes use the words like or as to compare things—“Life is like a box of chocolates. ” In contrast, metaphors directly state a comparison—“Love is a battlefield. ”
Similes از واژه هایی like یا as برای مقایسه چیزها استفاده می کنند - "زندگی مثل یک جعبه شکلات است. "
در مقابل، استعاره ها به طور مستقیم مقایسه ایی دارند: "عشق یک میدان جنگ است".

آرایه تشبیه

بپرس