simian

/ˈsɪmiən//ˈsɪmɪən/

معنی: بوزینه، میمون مانند، همگونه، شبیه میمون
معانی دیگر: میمون، نخستی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or resembling apes and monkeys.

- Simian behavior had intrigued the zoologist from the time she was a child watching monkeys at the zoo.
[ترجمه گوگل] رفتار سیمیان این جانورشناس را از زمانی که کودک بود در حال تماشای میمون‌ها در باغ‌وحش مجذوب خود کرده بود
[ترجمه ترگمان] از زمانی که او بچه ای بود که در باغ وحش میمون ها را تماشا می کرد، رفتار simian را به خود جلب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: an ape or monkey.
مشابه: monkey

جمله های نمونه

1. Ada had a wrinkled, simian face.
[ترجمه گوگل]آدا چهره ای چروکیده و شبیه به هم داشت
[ترجمه ترگمان]چهره آدا چین و چروک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Micky's brow corrugated in a simian frown.
[ترجمه گوگل]ابروی میکی با اخم شبیه به هم موج می زد
[ترجمه ترگمان]پیشانی Micky با اخمی شبیه صورت simian
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They stared, they watched, they were simian.
[ترجمه گوگل]خیره شدند، تماشا کردند، سیمانی بودند
[ترجمه ترگمان]اونا خیره شدن، اونا نگاه کردن، اونا مثل میمون بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is not strictly beautiful but has a simian intensity.
[ترجمه گوگل]او به شدت زیبا نیست، اما شدت شبیه‌سازی دارد
[ترجمه ترگمان]او به شدت زیبا نیست اما شدت simian دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many were surprised by Williams's appearance, which was simian and scarlet-faced, slightly boozy.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ظاهر ویلیامز متعجب شدند، ظاهری شبیه به مایل به قرمز و قرمز مایل به قرمز، کمی مشروب
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از ظاهر ویلیامز که شبیه simian و صورت سرخ و slightly بودند شگفت زده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tissue, Total Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Ductus deferens.
[ترجمه گوگل]بافت، پروتئين تام، ميمون (سيميان) بالغ طبيعي، داكتوس دفرنس
[ترجمه ترگمان]بافت بزرگ سال، پروتئین کامل، میمون (simian)بزرگ سال، ductus deferens
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tissue, Membrane Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Ductus deferens.
[ترجمه گوگل]بافت، پروتئین غشایی، میمون (سیمیان) بالغ طبیعی، مجرای دفرنس
[ترجمه ترگمان]بافت چربی غشا، پروتئین غشا، میمون (simian)بزرگ سال، ductus deferens
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tissue, Total Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Brain, Occipital Lobe.
[ترجمه گوگل]بافت، پروتئین کل، میمون (سیمیان) بالغ، نرمال، مغز، لوب اکسیپیتال
[ترجمه ترگمان]بافت بدن، پروتئین کامل، میمون (simian)بزرگ سال، مغز، بخش پس سر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Small of stature and simian in appearance, these creatures possess surprising strength and unnatural agility.
[ترجمه گوگل]این موجودات با جثه کوچک و از نظر ظاهری شبیه میمون، دارای قدرت شگفت انگیز و چابکی غیرطبیعی هستند
[ترجمه ترگمان]در ظاهر، این موجودات کوچک، قدرت و چابکی غیر طبیعی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tissue, Cytoplasmic Protein, Monkey (Simian) Adult Normal, Ductus deferens.
[ترجمه گوگل]بافت، پروتئین سیتوپلاسمی، میمون (سیمیان) بالغ طبیعی، مجرای دفرنس
[ترجمه ترگمان]Tissue،، پروتئین Cytoplasmic، میمون (simian)بزرگ سال بزرگ سال، ductus deferens
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Simian and Simian products manufacturing sales; Dried and silk products, Chinese chestnut, oil - bearing crops, medicines procurement.
[ترجمه گوگل]فروش تولید محصولات سیمیان و سیمیان; محصولات خشک و ابریشم، شاه بلوط چینی، محصولات روغنی، تهیه دارو
[ترجمه ترگمان]محصولات simian و simian، فروش، محصولات خشک و ابریشمی، شاه بلوط چینی، محصولات حاوی نفت، تدارکات دارویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The simian virus, known as S. I. V. cpz, is considered the precursor of H. I. V. - which crossed the species barrier sometime in the past 100 years.
[ترجمه گوگل]ویروس simian، معروف به S I V cpz، پیش‌ساز H I V - که در ۱۰۰ سال گذشته از سد گونه‌ها عبور کرده است، در نظر گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]ویروس simian به نام S من cpz، پری کورسور H محسوب می شود من که در طول ۱۰۰ سال گذشته از مرز گونه ها عبور کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cannong licensing Simian fiber tough, shiny white color and without any impurities.
[ترجمه گوگل]لایسنس Cannong فیبر سیمیان مقاوم، رنگ سفید براق و بدون هیچ گونه ناخالصی
[ترجمه ترگمان]استفاده از مجوز Cannong simian، رنگ سفید براق و بدون هیچ ناخالصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All I got for my pains was a grunt that fitted well with his simian features.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که برای دردهایم به دست آوردم، خرخری بود که به خوبی با ویژگی‌های شبیه‌سازی او هماهنگ بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که به درد می خوردم، غرشی بود که متناسب با اجزای چهره اش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بوزینه (اسم)
monkey, ape, jackanapes, simian

میمون مانند (صفت)
simian, apelike

همگونه (صفت)
like, simian

شبیه میمون (صفت)
simian

انگلیسی به انگلیسی

• monkey or an ape
pertaining to or characteristic of a monkey or an ape; resembling a monkey or an ape
simian is used to describe someone who looks like a monkey or ape; a literary use.
simian is also used to describe things relating to monkeys or apes; a technical use in biology.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Resembling or related to apes 🦧
🔍 مترادف: Ape - like
✅ مثال: The scientist's research focused on the simian behaviors of primates in the wild.
میمون سانیان

بپرس