silvering

/ˈsɪlvərɪŋ//ˈsɪlvərɪŋ/

نقره پوش سازی، آب نقره کاری، سفیدگری، پوشش سیمی، اندود سیمین

جمله های نمونه

1. The moon had been shining in, silvering everything with its ghostly light, when Roman had made love to her.
[ترجمه گوگل]زمانی که رومن با او عشق ورزی کرده بود، ماه می درخشید و همه چیز را با نور شبح مانند خود نقره می کرد
[ترجمه ترگمان]ماه می درخشید و همه چیز را با نور شبح مانندی درخشان کرده بود، وقتی که رومان با او عشق بازی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Moonlight was silvering the countryside.
[ترجمه گوگل]مهتاب حومه شهر را نقره ای می کرد
[ترجمه ترگمان]نور مهتاب همین اطراف را روشن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mist silvering the droplets on the bare thorns Slower than the change of daylight.
[ترجمه گوگل]مه، قطرات روی خارهای برهنه را نقره می کند، کندتر از تغییر نور روز
[ترجمه ترگمان]Mist قطرات شبنم روی خارها برهنه از تغییر روز پیش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We never encounter such phenomena in silvering process.
[ترجمه گوگل]ما هرگز در فرآیند نقره‌کاری با چنین پدیده‌هایی مواجه نمی‌شویم
[ترجمه ترگمان]ما هرگز در فرآیند silvering با چنین پدیده ای مواجه نمی شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Silvering and gold plating is a traditional decoration technology.
[ترجمه گوگل]آبکاری نقره و طلا یک تکنولوژی دکوراسیون سنتی است
[ترجمه ترگمان]آبکاری طلا و طلا یک تکنولوژی تزئین سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A method for determining reaction rate of silvering on copper by differential thermal analysis (DTA) is described.
[ترجمه گوگل]روشی برای تعیین سرعت واکنش نقره روی مس با آنالیز حرارتی تفاضلی (DTA) شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]روشی برای تعیین میزان واکنش of روی مس از طریق آنالیز حرارتی تفاضلی (DTA)شرح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Appearance of pure silvering ware improves that silvering technology was quite developed then.
[ترجمه گوگل]ظاهر ظروف نقره‌کاری خالص باعث می‌شود که فناوری نقره‌کاری در آن زمان کاملاً توسعه یافته بود
[ترجمه ترگمان]ظاهر نرم افزار silvering خالص بهبود می یابد که تکنولوژی silvering کاملا توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Except in the process of chemical silvering I know absolutely nothing about coating.
[ترجمه گوگل]به جز در فرآیند نقره‌کاری شیمیایی، من مطلقاً چیزی در مورد پوشش نمی‌دانم
[ترجمه ترگمان]به جز در فرآیند مواد شیمیایی، من هیچ چیز در مورد پوشش نمی دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It can be expected that modified silvering fiber probes have better biocompatibility and is suitable for further application in vivo.
[ترجمه گوگل]می توان انتظار داشت که پروب های فیبر نقره ای اصلاح شده زیست سازگاری بهتری داشته باشند و برای کاربرد بیشتر در داخل بدن مناسب باشند
[ترجمه ترگمان]می توان انتظار داشت که probes های تغییر یافته فیبر اصلاح شده، زیست سازگاری بهتری داشته باشند و برای کاربرد بیشتر در in vivo مناسب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A new filling machine suitable for silvering vaccum flacks made by bottom sealing and mouth sealing methods was described.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه پرکننده جدید مناسب برای نقره‌کاری فلک‌های خلاء ساخته شده با روش‌های آب‌بندی ته و آب‌بندی دهان تشریح شد
[ترجمه ترگمان]یک ماشین پر کننده جدید مناسب برای silvering vaccum ایجاد شده توسط روش های آب بندی پایینی و آب بندی دهان توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Due to better laminate application technology, " silvering " problems are mostly a thing of the past.
[ترجمه گوگل]به دلیل استفاده از تکنولوژی بهتر لمینت، مشکلات "نقره سازی" بیشتر مربوط به گذشته است
[ترجمه ترگمان]به خاطر تکنولوژی کاربردی لمینیت بهتر، مشکلات \"silvering\" اغلب مربوط به گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cloud figures with very thin silvering lines, showed exquisite silvering technology.
[ترجمه گوگل]چهره‌های ابری با خطوط نقره‌ای بسیار نازک، فناوری نقره‌کاری عالی را نشان می‌دادند
[ترجمه ترگمان]شکل های ابر با خطوط very بسیار نازک، تکنولوژی silvering عالی را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hazard of waste water from silvering blanks of vacuum bottles as well as its sources were described.
[ترجمه گوگل]خطرات فاضلاب ناشی از نقره ای شدن بطری های خلاء و همچنین منابع آن شرح داده شد
[ترجمه ترگمان]خطر هدر رفتن آب از جاه ای خالی از بطری های خلا و نیز منابع آن توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reasons for the difference in treatment of gilding and silvering by the Romans is not clear.
[ترجمه گوگل]دلایل تفاوت برخورد رومی ها با تذهیب و نقره کاری روشن نیست
[ترجمه ترگمان]دلایل تفاوت در درمان of و silvering توسط رومیان روشن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The mercury method, so popular in the Roman period for gilding, can also be used for silvering bronze and brass.
[ترجمه گوگل]روش جیوه که در دوره رومی برای تذهیب بسیار رایج بود، می تواند برای نقره کاری برنز و برنج نیز استفاده شود
[ترجمه ترگمان]روش جیوه که در دوران روم برای gilding می درخشد نیز می تواند برای silvering برنز و برنج مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس