silver standard

/ˈsɪlvərˈstændərd//ˈsɪlvəˈstændəd/

نظام پولی بر مبنای نقره (نه طلا)، پایه ی نقره، واحد پول نقره، استاندارد نقره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a monetary system in which a designated amount of silver comprises the redemption value of the basic currency unit.

جمله های نمونه

1. All these accessories fit all Silver standard gauge punchcard machines.
[ترجمه گوگل]همه این لوازم جانبی متناسب با همه دستگاه‌های کارت پانچ گیج استاندارد نقره‌ای هستند
[ترجمه ترگمان]تمام این لوازم جانبی مربوط به همه دستگاه های استاندارد نقره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Knitmaster and Silver standard and fine gauge electronics are different to the punchcard for the last exercise too.
[ترجمه گوگل]تجهیزات الکترونیکی استاندارد Knitmaster و Silver و گیج دقیق با کارت پانچ برای آخرین تمرین نیز متفاوت است
[ترجمه ترگمان]استاندارد نقره و استاندارد gauge برای آخرین ورزش نیز با the متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A silver standard would lower the value of the dollar.
[ترجمه گوگل]یک استاندارد نقره ای ارزش دلار را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]یک استاندارد نقره ای ارزش دلار را پایین می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Silver Standard caused China's economy being different from those Gold Standard countries.
[ترجمه گوگل]استاندارد نقره ای باعث شد که اقتصاد چین با کشورهای استاندارد طلا متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]استاندارد نقره باعث شد که اقتصاد چین از این کشورهای استاندارد طلا متفاوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Silver standard is the earliest and sheer floating exchange rate system in the international finance history.
[ترجمه گوگل]استاندارد نقره ای اولین و محض ترین سیستم نرخ ارز شناور در تاریخ مالی بین المللی است
[ترجمه ترگمان]استاندارد نقره قدیمی ترین و تنها سیستم نرخ ارز شناور در تاریخ مالی بین المللی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Countries such as China, which had a silver standard, almost avoided the depression entirely.
[ترجمه گوگل]کشورهایی مانند چین که دارای استاندارد نقره بودند، تقریباً به طور کامل از رکود اجتناب کردند
[ترجمه ترگمان]کشورهایی مانند چین که استاندارد نقره داشتند، تقریبا از افسردگی اجتناب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And many countries abandoned silver standard early or late and took gold as standard, Russian paper Ruble then got into trouble, for it took silver as universal equivalent.
[ترجمه گوگل]و بسیاری از کشورها استاندارد نقره را زود یا دیر کنار گذاشتند و طلا را به عنوان استاندارد انتخاب کردند، سپس روبل کاغذ روسیه دچار مشکل شد، زیرا نقره را به عنوان معادل جهانی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشورها استاندارد نقره را زود یا دیر رها کردند و به عنوان استاندارد طلا گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The British pound was twenty shillings so effectively the pound was on a silver standard.
[ترجمه گوگل]پوند انگلیس بیست شیلینگ بود، بنابراین پوند به طور موثر بر روی استاندارد نقره ای بود
[ترجمه ترگمان]پوند انگلیس بیست شیلینگ بود به طوری که پوند به طور موثر در یک استاندارد نقره قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then in 193 China began to implement a legal tender policy and the silver standard system was abandoned.
[ترجمه گوگل]سپس در سال 193 چین شروع به اجرای سیاست مناقصه قانونی کرد و سیستم استاندارد نقره کنار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]سپس در ۱۹۳ کشور چین شروع به اجرای یک سیاست مناقصه قانونی کرد و سیستم استاندارد نقره رها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In fact, the United States and Great Britain were both on a silver standard up until the 1800′s.
[ترجمه گوگل]در واقع، ایالات متحده و بریتانیای کبیر تا سال 1800 هر دو در استاندارد نقره بودند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، آمریکا و بریتانیا هر دو در یک استاندارد نقره تا زمان the بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There were various institutional arrangements in an attempt to find a solution including the Silver Standard the Gold Standard the Gold Exchange Standard and the Bretton Woods system.
[ترجمه گوگل]ترتیبات نهادی مختلفی در تلاش برای یافتن راه حلی وجود داشت که شامل استاندارد نقره ای، استاندارد طلایی، استاندارد بورس طلا و سیستم برتون وودز می شود
[ترجمه ترگمان]ترتیبات سازمانی مختلفی در تلاش برای پیدا کردن یک راه حل از جمله استاندارد نقره استاندارد طلا، استاندارد تبادل طلا و سیستم برتون برتن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس