1. Gillingham won the silver medal in the 200 metres at Seoul.
[ترجمه گوگل]گیلینگهام مدال نقره دوی 200 متر سئول را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]Gillingham مدال نقره را در ۲۰۰ متری سئول کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She won a silver medal in the high jump.
[ترجمه گوگل]او در پرش ارتفاع به مدال نقره دست یافت
[ترجمه ترگمان]او در پرش ارتفاع مدال نقره گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He won a silver medal at the European Championships.
[ترجمه گوگل]او در مسابقات قهرمانی اروپا به مدال نقره دست یافت
[ترجمه ترگمان]او در مسابقات قهرمانی اروپا مدال نقره گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Whichever way you look at it, an Olympic silver medal is a remarkable achievement for one so young.
[ترجمه گوگل]از هر طرف که به آن نگاه کنید، یک مدال نقره المپیک یک دستاورد قابل توجه برای یک جوان است
[ترجمه ترگمان]هر کدام که به آن نگاه کنید، یک مدال نقره المپیک یک دستاورد برجسته برای یک فرد بسیار جوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Britain won a silver medal in the javelin.
[ترجمه گوگل]بریتانیا در پرتاب نیزه به مدال نقره دست یافت
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در پرتاب نیزه یک مدال نقره کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She won a silver medal in the long jump to complete her set .
[ترجمه گوگل]او برای تکمیل ست خود در پرش طول مدال نقره گرفت
[ترجمه ترگمان]او در پرش طول برای کامل کردن مجموعه خود مدال نقره کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was awarded the silver medal of the Mozarteum in 1950.
[ترجمه گوگل]او در سال 1950 مدال نقره Mozarteum را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او مدال نقره of را در سال ۱۹۵۰ دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His silver medal was therefore a tribute to his talent.
[ترجمه گوگل]بنابراین مدال نقره او ادای احترام به استعداد او بود
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، مدال نقره او به استعداد خود احترام گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In 196 he won a silver medal in the 400 metres relay at the Tokyo Olympics.
[ترجمه گوگل]در سال 196 در المپیک توکیو در ماده 400 متر امدادی به مدال نقره دست یافت
[ترجمه ترگمان]وی در سال ۱۹۶ مدال نقره مسابقات شنای ۴۰۰ متر را در المپیک توکیو به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She excelled at archery and won an Olympic silver medal at the London Games in 190
[ترجمه گوگل]او در تیراندازی با کمان عالی بود و مدال نقره المپیک را در بازیهای لندن در سال ۱۹۰ به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او در تیراندازی مهارت داشت و مدال نقره المپیک را در بازی های المپیک لندن در ۱۹۰ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I eased down, just holding on for the silver medal, but it was the end of my Commonwealth Games.
[ترجمه گوگل]من آرام شدم، فقط مدال نقره را نگه داشتم، اما این پایان بازی های مشترک المنافع من بود
[ترجمه ترگمان]من آرام شدم، فقط برای گرفتن مدال نقره دست نگه داشتم، اما این پایان بازی های مشترک المنافع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. David Moeller, the German luger who won a silver medal at the 2010 Winter Olympic Games in Vancouver, broke his tooth after reporters asked him to bite his medal (see photo).
[ترجمه گوگل]دیوید مولر، لوگر آلمانی که در بازیهای المپیک زمستانی 2010 در ونکوور مدال نقره گرفت، پس از اینکه خبرنگاران از او خواستند مدالش را گاز بگیرد، دندانش شکست (عکس را ببینید)
[ترجمه ترگمان]دیوید Moeller، luger آلمانی که در بازی های المپیک زمستانی ۲۰۱۰ ونکوور مدال نقره گرفت، پس از اینکه گزارشگران از او خواستند تا مدالش را بگیرد، دندان خود را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In 199 Jiang was awarded the Silver Medal by Le Merited ET.
[ترجمه گوگل]در سال 199 جیانگ توسط Le Merited ET مدال نقره دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹ جیانگ مدال نقره را از Le merited دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He won a silver medal in shooting for Sweden in 1920.
[ترجمه گوگل]او در سال 1920 در رشته تیراندازی برای سوئد مدال نقره گرفت
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۲۰ در تیراندازی به سوئد مدال نقره گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید