silkiness


نرمی، خاصیت ابریشمی

جمله های نمونه

1. Her fingers touched his hair, smoothing its fine silkiness, running against his scalp, the back of his neck.
[ترجمه گوگل]انگشتانش موهایش را لمس کرد و ابریشمی ظریف آن را صاف کرد و به پوست سر و پشت گردنش دوید
[ترجمه ترگمان]انگشتانش به موهایش دست زد، لطافت لطیف آن را صاف کرد و پشت گردنش را نوازش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Extra shine and silkiness to coats.
[ترجمه گوگل]درخشندگی و ابریشمی بیشتر کت ها
[ترجمه ترگمان] shine و silkiness رو به coats اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Faults -- Soft coat . Any silkiness or tendency to curl.
[ترجمه گوگل]خطاها -- پوشش نرم هر گونه ابریشمی یا تمایل به فر شدن
[ترجمه ترگمان]Faults - - کت نرم هر گونه تمایل یا تمایل به فر زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The anti-oxidation function revitalizes and restructures your skin, bringing it back to its radiance and silkiness .
[ترجمه گوگل]عملکرد ضد اکسیداسیون پوست شما را احیا و بازسازی می کند و آن را به درخشندگی و ابریشمی خود باز می گرداند
[ترجمه ترگمان]عملکرد اکسیداسیون - اکسیداسیون، پوست شما را زیر و رو می کند و آن را به درخشندگی و درخشندگی آن برمی گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cherry colour, very ripe fruit, such as cherry and raspberry flavour with a fresh and velvety smooth mouth-feel, roundness and silkiness.
[ترجمه گوگل]رنگ گیلاس، میوه های بسیار رسیده، مانند طعم گیلاس و تمشک با دهانی نرم و تازه و مخملی، گردی و ابریشمی
[ترجمه ترگمان]رنگ Cherry، میوه های رسیده، مثل گیلاس و طعم تمشک با دهان نرم و مخملی با دهان نرم و نرم و نرم و نرم و لطیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shoushan Stone distinguishes itself by its bright color, fine grain, exquisiteness, suppleness and silkiness.
[ترجمه گوگل]سنگ شوشان با رنگ روشن، دانه ریز، نفیس، لطافت و ابریشمی بودن خود را متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]سنگ Shoushan خود را با رنگ روشن، دانه ریز، exquisiteness، suppleness و silkiness متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were very good cigarettes, very thick and well - packed, with an unfamiliar silkiness in the paper.
[ترجمه گوگل]آنها سیگارهای بسیار خوبی بودند، بسیار غلیظ و خوب بسته بندی شده بودند، با ابریشمی ناآشنا در کاغذ
[ترجمه ترگمان]سیگارهای بسیار خوبی بودند، خیلی ضخیم و خوب - بسته بندی شده بود، با یک لطافت نا آشنا در روزنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The chickpea flour sloughs off dead skin to give unimagined silkiness and the milk will firm up the entire body.
[ترجمه گوگل]آرد نخود از پوست مرده جدا می شود تا ابریشمی غیر قابل تصور به دست دهد و شیر کل بدن را سفت می کند
[ترجمه ترگمان]آرد نخود، پوست مرده را از بین می برد تا give کند و شیر تمام بدن را محکم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A portion of the blend went through malolactic fermentation, adding a silkiness and body to the wine.
[ترجمه گوگل]بخشی از این ترکیب از طریق تخمیر مالولاکتیک انجام شد و حالت ابریشمی و بدنی به شراب اضافه کرد
[ترجمه ترگمان]قسمتی از مخلوط با تخمیر malolactic مخلوط شد و یک silkiness و بدن را به شراب اضافه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] خاصیت ابریشمی - نرمی - لطافت

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being silky, smoothness, softness, lustrousness

پیشنهاد کاربران

بپرس