silicosis

/ˌsɪlɪˈkoʊsɪs//ˌsɪlɪˈkəʊsɪs/

(پزشکی - بیماری ریوی ناشی از دمزنی زیاد در کان سیلیکا) سیلیکوز، سیلیکازدگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: silicotic (adj.)
• : تعریف: a disabling lung disease caused by prolonged inhalation of silica dust.

جمله های نمونه

1. Anyone suspected of suffering from silicosis must be shifted to lighter work.
[ترجمه گوگل]هرکسی که مشکوک به سیلیکوزیس است باید به کار سبک تر منتقل شود
[ترجمه ترگمان]هر کسی که مظنون به رنج بردن از silicosis باشد باید به کار سبک تر سوق داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Silicosis is occupational disease for certain, is coal silicon ill?
[ترجمه گوگل]سیلیکوزیس به طور قطع یک بیماری شغلی است، آیا سیلیکون زغال سنگ بیمار است؟
[ترجمه ترگمان]silicosis یک بیماری شغلی برای برخی خاص است، آیا سیلیکون coal است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion In comparison with the natural gem silicosis workers, the prognosis of the artificial gem silicosis workers is better.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری در مقایسه با کارگران سیلیکوزیس گوهر طبیعی، پیش آگهی کارگران سیلیکوزیس گوهر مصنوعی بهتر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در مقایسه با کارگران silicosis جواهر طبیعی، پیش بینی کارگران مصنوعی و مصنوعی، بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results:The pneumonogram of silicosis were the lung diffusionly distribute dots and small nodes, and its characteristics finding was silicotic nodule.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: پنومونوگرام سیلیکوزیس، نقاط پراکنده ریه و گره‌های کوچک بود و مشخصه آن ندول سیلیکوتیک بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: The of شش diffusionly بودند که نقاط و گره های کوچک را توزیع می کردند و یافته های آن دارای گره silicotic بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The basic pathological change of silicosis is the lung interstitial fibrosis and the formation of silicotic nodule.
[ترجمه گوگل]تغییر پاتولوژیک اساسی سیلیکوزیس فیبروز بینابینی ریه و تشکیل ندول سیلیکوتیک است
[ترجمه ترگمان]تغییر pathological اولیه of، ریه interstitial fibrosis و تشکیل گره silicotic می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pathologically, the pulmonary lesions seen in patients with silicosis are centrilobular, peribronchiolar nodules consisting of layers of laminated connective tissue.
[ترجمه گوگل]از نظر پاتولوژیک، ضایعات ریوی مشاهده شده در بیماران مبتلا به سیلیکوزیس، ندول های مرکز لوبولار و پری برونشیولار هستند که از لایه هایی از بافت همبند چند لایه تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]pathologically، ضایعه ریوی که در بیماران با silicosis دیده می شود عبارتند از: centrilobular، nodules peribronchiolar متشکل از لایه های بافت همبند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As in patients with silicosis, these abnormalities tend to surround respiratory bronchioles and are primarily centrilobular in location.
[ترجمه گوگل]مانند بیماران مبتلا به سیلیکوزیس، این ناهنجاری‌ها تمایل دارند برونشیول‌های تنفسی را احاطه کنند و عمدتاً در مرکز لوبولار قرار دارند
[ترجمه ترگمان]همانند بیماران مبتلا به silicosis، این اختلالات معمولا bronchioles تنفسی را احاطه کرده و در درجه اول در محل سکونت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In both silicosis and CWP, these masses can undergo necrosis and cavitation.
[ترجمه گوگل]هم در سیلیکوزیس و هم در CWP، این توده ها می توانند دچار نکروز و کاویتاسیون شوند
[ترجمه ترگمان]در هر دو silicosis و CWP، این توده ها می توانند necrosis و کاویتاسیون را تجربه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Paper describes the three diagnosed as silicosis cases of dental laboratory technician.
[ترجمه گوگل]مقاله سه مورد سیلیکوزیس تشخیص داده شده توسط تکنسین آزمایشگاه دندان را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله سه مورد تشخیص داده در آزمایشگاه آزمایشگاه دندان پزشکی را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The experimental rats include control group, group with silicosis and silicotic group treated with aluminium citrate.
[ترجمه گوگل]موش‌های آزمایشگاهی شامل گروه کنترل، گروه مبتلا به سیلیکوزیس و گروه سیلیکوتیک تیمار شده با سیترات آلومینیوم بودند
[ترجمه ترگمان]این موش های آزمایشگاهی شامل گروه کنترل، گروه با silicosis و گروه silicotic با آلومینیوم سیترات بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results Exposure to dust in all patients with silicosis initiated in 1950 s to 1960 s.
[ترجمه گوگل]نتایج قرار گرفتن در معرض گرد و غبار در تمام بیماران مبتلا به سیلیکوزیس در دهه 1950 تا 1960 آغاز شد
[ترجمه ترگمان]نتایج قرار گیری در معرض گرد و غبار همه بیماران با silicosis که در دهه های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Silicosis increases the risk for lung carcinoma about 2 - fold.
[ترجمه گوگل]سیلیکوزیس خطر ابتلا به سرطان ریه را حدود 2 برابر افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]silicosis خطر ابتلا به سرطان ریه را در حدود ۲ برابر افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To evaluate significance of Mycobacterium tuberculosis L forms in pathogenesis of silicotuberculosis and silicosis.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اهمیت اشکال مایکوباکتریوم توبرکلوزیس L در پاتوژنز سیلیکو توبرکلوزیس و سیلیکوزیس
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اهمیت of بیماری سل در بیماری زایی of و silicosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Attention must be paid on the synergic effect of smoking and silicosis in cancer complication.
[ترجمه گوگل]باید به اثر سینرژیک سیگار و سیلیکوز در عوارض سرطان توجه شود
[ترجمه ترگمان]باید به اثر synergic سیگار و silicosis در عوارض سرطان توجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nodular thickening of interlobular septa can be seen in lymphangitic carcinomatosis, sarcoidosis, and silicosis.
[ترجمه گوگل]ضخیم شدن ندولار سپتوم های بین لوبولی را می توان در کارسینوماتوز لنفانژیتی، سارکوئیدوز و سیلیکوز مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]سپتا موردان مقدار زیادی از interlobular را در lymphangitic، sarcoidosis و silicosis دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] سیلیکوزیس - بیماری ریه که بر اثر استنشاق ذرات غبار سیلیس تولید می شود. سیلیس سبب فیبروز بافت ریه میشود و فیبروز به تنگی نفس پیشرونده می انجامد و تعداد ابتلا به سل ( ولی نه سرطان ریه) را بسیار زیاد می کند.
[معدن] سیلیکوزیس (ایمنی)

انگلیسی به انگلیسی

• lung disease caused by the inhalation of siliceous particles (pathology)

پیشنهاد کاربران

سیلیکازدگی ( اسم ) : بیماری ریوی ناشی از استنشاق گرد و غبار سیلیکازدگی در اثر عملیات معدن کاوی یا خرد کردن سنگ.
[پزشکی] سیلیکوز: بیماری ریوی در نتیجه ی استنشاق گرد سیلیکا

بپرس