1. he simplified the profile by turning it into a silhouette
با تبدیل نیمرخ به سیه نما آن را ساده کرد.
2. The mountains stood out in silhouette.
[ترجمه گوگل]کوه ها به شکل شبح خودنمایی می کردند
[ترجمه ترگمان]کوه ها در تاریکی ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The silhouette of the bare tree on the hill was clear against the winter sky.
[ترجمه گوگل]شبح درخت برهنه روی تپه در برابر آسمان زمستان واضح بود
[ترجمه ترگمان]سایه درخت عریان روی تپه در برابر آسمان زمستانی صاف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He drew the city in silhouette.
[ترجمه گوگل]او شهر را به صورت سیلوئت ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]او شهر را در سای هاش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I could see its black silhouette against the evening sky.
[ترجمه گوگل]من می توانستم شبح سیاه آن را در مقابل آسمان عصر ببینم
[ترجمه ترگمان]می توانستم نیم رخ سیاه او را در برابر آسمان شب ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The painter lined the silhouette of a girl.
[ترجمه گوگل]نقاش شبح یک دختر را خط کشی کرد
[ترجمه ترگمان]نقاش تصویر سیلوئت از یک دختر را ترسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The old windmill stood out in silhouette.
[ترجمه گوگل]آسیاب بادی قدیمی در شبح خودنمایی می کرد
[ترجمه ترگمان]آسیاب بادی قدیمی در تاریکی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As he rides away, the sunset gilds his silhouette.
[ترجمه گوگل]همانطور که او دور می شود، غروب خورشید چهره او را طلایی می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او سوار بر اسب می راند، غروب سایه او را تیره و تار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The big-headed silhouette with its strangely twisted mandibles surprises motorists on a day out to the seaside.
[ترجمه گوگل]شبح سر بزرگ با فک پایین پیچ خورده عجیب رانندگان را در یک روز بیرون از دریا شگفت زده می کند
[ترجمه ترگمان]یک سیلوئت با سر بزرگ با فک های پیچ وتاب دارش، رانندگان را در یک روز بیرون از کنار دریا غافلگیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Piper glared angrily at his bulky silhouette.
[ترجمه گوگل]پایپر با عصبانیت به شکل ظاهری حجیم او خیره شد
[ترجمه ترگمان]پایپر با عصبانیت به هیکل تنومند او خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He had seen their silhouette against the night sky.
[ترجمه گوگل]او شبح آنها را در برابر آسمان شب دیده بود
[ترجمه ترگمان]سایه آن ها را در برابر آسمان شب دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She paused again to see its silhouette against the dimming sky.
[ترجمه گوگل]او دوباره مکث کرد تا شبح آن را در مقابل آسمان تاریک ببیند
[ترجمه ترگمان]دوباره مکث کرد تا نیم رخ او را در برابر آسمان تیره ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The sky was getting darker and the silhouette of the Chateau was casting a long shadow of gloom over the scene.
[ترجمه گوگل]آسمان داشت تاریک تر می شد و شبح شاتو سایه ای طولانی از تاریکی بر صحنه می انداخت
[ترجمه ترگمان]آسمان تیره و تار شده بود و silhouette قلعه دیف سایه بلندی بر صحنه می افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The 321/2 stamp depicted a woman in silhouette.
[ترجمه گوگل]تمبر 321/2 زنی را در حالت شبح به تصویر می کشید
[ترجمه ترگمان]تمبر ۳۲۱ \/ ۲ یک زن را در سیلوئت به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید