signor

/ˈsiːnjɔːr//ˈsiːnjɔː/

معنی: آقا، شخص محترم، مسیو
معانی دیگر: (ایتالیایی) آقا، جناب (پیش از نام به کار می رود)، ایتالیا اقا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: signori, signors
• : تعریف: an Italian title of respect for a man, similar to "Mr." or "Sir".

جمله های نمونه

1. Signor Amato's government has only a 16-seat majority in the Chamber of Deputies.
[ترجمه گوگل]دولت سیگنور آماتو تنها 16 کرسی در مجلس نمایندگان دارد
[ترجمه ترگمان]دولت سینیور Amato تنها دارای اکثریت ۱۶ کرسی در مجلس نمایندگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was not at liberty to give Signor Gismondi's whereabouts.
[ترجمه گوگل]او این آزادی را نداشت که محل اختفای سیگنور گیسموندی را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]او اجازه نداد که جای سینیور Gismondi را به او بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Otherwise Signor Gismondi would not have granted you this rare opportunity.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت سیگنور گیسموندی این فرصت نادر را به شما نمی داد
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت سینیور Gismondi این فرصت نادر را به شما نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Perhaps she should have let Signor Candiano arrange her accommodation and meet her.
[ترجمه گوگل]شاید او باید به سیگنور کاندیانو اجازه می داد تا محل اقامت او را ترتیب دهد و با او ملاقات کند
[ترجمه ترگمان]شاید باید اجازه می داد سینیور Candiano محل اقامت خود را مرتب کند و او را ملاقات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Signor fragolli was a large man with a deeply lined muscular face and a large hooked nose like a Roman Emperor.
[ترجمه گوگل]سیگنور فراگولی مردی درشت اندام با چهره ای عضلانی عمیق و بینی بزرگ قلابدار مانند امپراتور روم بود
[ترجمه ترگمان]سینیور fragolli مرد بزرگی بود با صورت عضلانی و هیکلی درشت و بینی عقابی مانند امپراطور رومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The owners, Signor and Signora Leoni and their son pride themselves on their high standards of personal service.
[ترجمه گوگل]مالکان، سیگنور و سیگنورا لئونی و پسرشان به استانداردهای بالای خدمات شخصی خود افتخار می کنند
[ترجمه ترگمان]صاحبان، سینیور و سینی ورا Leoni و پسرشان با معیارهای بالای خدمات شخصی خود به خود می بالند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Signor Ugolotti led the way up through the dense woods.
[ترجمه گوگل]سیگنور اوگولوتی از میان جنگل های انبوه به سمت بالا هدایت شد
[ترجمه ترگمان]سینیور Ugolotti راه را در میان جنگل انبوه هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meals are personally supervised by the owner, Signor Camera, and can be served on the terrace.
[ترجمه گوگل]غذاها شخصاً توسط مالک Signor Camera نظارت می شود و می توان آن را در تراس سرو کرد
[ترجمه ترگمان]غذا شخصا توسط صاحب، سینیور دوربین، نظارت می شود و می تواند در بهار سرو کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Did you ever sec Signor Greenleaf sign any of those remittances?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال سیگنور گرین لیف هر یک از آن حواله ها را امضا کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا سینیور Greenleaf رو هم امضا کردین؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then he sent his card to Signor Pastrini, and asked for Albert de Morcerf.
[ترجمه گوگل]سپس کارت خود را برای سیگنور پاسترینی فرستاد و آلبر د مورسرف را خواست
[ترجمه ترگمان]سپس کارت او را به نزد سینیور مورس فرستاد و از آلبر پرسید که:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This somehow leads to Italy, and to Signor Mussolini.
[ترجمه گوگل]این به نوعی به ایتالیا و به سیگنور موسولینی منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]این امر به نحوی به ایتالیا و to موسولینی هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Signor Pastrini had promised them a banquet; he gave them a tolerable repast.
[ترجمه گوگل]سیگنور پاسترینی به آنها وعده ضیافت داده بود او به آنها میهمانی قابل تحملی داد
[ترجمه ترگمان]Signor به آن ها وعده داده بود که ضیافتی برپا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Act I Scene 2: Recitativo - Bravo signor padrone!
[ترجمه گوگل]پرده اول صحنه 2: رسیتییو - براوو سینور پادرون!
[ترجمه ترگمان]طوری رفتار کنین که من موقعیت رو تغییر دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Signor Vitelli held up a hand.
[ترجمه گوگل]سیگنور ویتلی دستش را بالا گرفت
[ترجمه ترگمان]سینیور Vitelli دستش را بالا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

آقا (اسم)
gaffer, monsieur, don, sir, gentleman, mister, gent, seigneur, esquire, seignior, signor, hidalgo, padrone, sahib

شخص محترم (اسم)
sir, gentleman, signor

مسیو (اسم)
monsieur, signor

انگلیسی به انگلیسی

• title of respect for a man that is either prefixed to his name or used alone (italian)

پیشنهاد کاربران

بپرس