فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: signalizes, signalizing, signalized
حالات: signalizes, signalizing, signalized
• : تعریف: to make prominent or noticeable.
- a project that was signalized by brilliant innovations
[ترجمه گوگل] پروژه ای که با نوآوری های درخشان مشخص شد
[ترجمه ترگمان] پروژه ای که با نوآوری های درخشان خود را نشان می داد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پروژه ای که با نوآوری های درخشان خود را نشان می داد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید