تایید رسمی یا موافقت با چیزی؛ به ویژه در تصمیمات اداری
Look, Mercer. Things are complicated enough already. I can't sign off on this 
ببین، مرسر. اوضاع همین حالا هم به اندازه ی کافی پیچیده ست. نمی تونم این موضوع رو تایید کنم.
ببین، مرسر. اوضاع همین حالا هم به اندازه ی کافی پیچیده ست. نمی تونم این موضوع رو تایید کنم.
تاییدکردن یا مجوز رسمی دادن برای چیزی.
... [مشاهده متن کامل]
به این معنی است که تأیید کنید که چیزی رسماً پذیرفته شده یا مجاز است.
مثال؛