مغزِ سیگما مِیل / طرز فکر یه مرد سیگما ( اشاره به نحوه تفکر خاصی که به تیپ شخصیتی "مرد سیگما" نسبت داده می شه: مستقل، درونگرا، خارج از چارچوب های اجتماعی معمول ) - Noun Phrase
He has that classic sigma male brain always calculating angles
... [مشاهده متن کامل]
ذهنیت مستقل و استراتژیک ( گاهی با بار مثبت، یعنی توانایی دیدن مسائل از زاویه ای متفاوت و بدون نیاز به تأیید دیگران ) - Noun Phrase
That sigma male brain helps him see opportunities others miss
ذهنیت کسی که فکر می کنه خیلی خاص و مستقله ( معمولاً با تمسخر یا کنایه، اشاره به کسی که ادعای سیگما بودن داره ولی رفتارش اغراق آمیز یا نابالغانه است ) - Noun Phrase
He blames his social awkwardness on his sigma male brain
طرز فکر بیش از حد تحلیلی، سرد، یا جدا از بقیه ( گاهی با بار منفی، یعنی نداشتن درک اجتماعی یا احساسی کافی ) - Noun Phrase
Sometimes his sigma male brain makes him seem cold and distant
... [مشاهده متن کامل]
ذهنیت مستقل و استراتژیک ( گاهی با بار مثبت، یعنی توانایی دیدن مسائل از زاویه ای متفاوت و بدون نیاز به تأیید دیگران ) - Noun Phrase
ذهنیت کسی که فکر می کنه خیلی خاص و مستقله ( معمولاً با تمسخر یا کنایه، اشاره به کسی که ادعای سیگما بودن داره ولی رفتارش اغراق آمیز یا نابالغانه است ) - Noun Phrase
طرز فکر بیش از حد تحلیلی، سرد، یا جدا از بقیه ( گاهی با بار منفی، یعنی نداشتن درک اجتماعی یا احساسی کافی ) - Noun Phrase