sightseer

/ˈsaɪtˈsiːər//ˈsaɪtsiːə/

(noun) گردش کننده، تماشا کننده، توریست

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a tourist who visits sights of noted interest.

جمله های نمونه

1. He lined out the route for the sightseers.
[ترجمه گوگل]او مسیر را برای گردشگران مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]مسیری را که روی the بود نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sightseers arrived from all points of the compass.
[ترجمه گوگل]گردشگران از تمام نقاط قطب نما وارد شدند
[ترجمه ترگمان]sightseers از همه نقاط قطب نما وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sightseers may be a little overwhelmed by the crowds and noise.
[ترجمه گوگل]گردشگران ممکن است کمی غرق شلوغی و سر و صدا شوند
[ترجمه ترگمان]sightseers ممکن است کمی تحت تاثیر جمعیت و سر و صدا باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Curious sightseers rolled up in their hundreds.
[ترجمه گوگل]گردشگران کنجکاو صدها نفر جمع شدند
[ترجمه ترگمان]sightseers عجیب و غریبی در صد ها جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every summer droves of sightseers crowd the city.
[ترجمه گوگل]هر تابستان تعداد زیادی از گردشگران شهر را ازدحام می کنند
[ترجمه ترگمان]در هر تابستان گله های sightseers که در شهر دیده می شدند، شهر را تشکیل می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Oxford attracts large numbers of visitors and sightseers.
[ترجمه گوگل]آکسفورد تعداد زیادی از بازدیدکنندگان و گردشگران را به خود جذب می کند
[ترجمه ترگمان]مردم آکسفورد تعداد زیادی بازدیدکننده و تماشاگران را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A uniformed man, there to ward off sightseers, saluted.
[ترجمه گوگل]مردی یونیفورم پوش که آنجا بود تا گردشگران را دور کند، سلام کرد
[ترجمه ترگمان]مرد یونیفرم پوش که روی sightseers نشسته بود سلام و احوال پرسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some problems were the result of sightseers splashing through submerged roads in vehicles.
[ترجمه گوگل]برخی از مشکلات ناشی از پاشیدن وسایل نقلیه از طریق جاده‌های غوطه‌ور توسط گردشگران بود
[ترجمه ترگمان]برخی از مشکلات ناشی از پاشیدن آب در جاده های زیر آب بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Aesop kept craning his neck about like a sightseer all the way down, until it broke.
[ترجمه گوگل]ازوپ گردنش را مثل یک گردشگر تا آخر پایین می چرخاند تا اینکه شکست
[ترجمه ترگمان]در تمام طول راه گردنش را بالا و پایین می برد تا آنکه پاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A crowd of sightseers had gathered on the street across from the burning houses.
[ترجمه گوگل]جمعیتی از گردشگران در خیابان روبروی خانه های در حال سوختن جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]جمعیت of از خانه های روشن روی خیابان جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Later in the morning the sightseers walk to and fro, gaping at the white luxury yachts.
[ترجمه گوگل]بعداً در صبح، گردشگران به این طرف و آن طرف می‌روند و به قایق‌های لوکس سفید می‌نگرند
[ترجمه ترگمان]فردای آن روز، in که روی لبه قایق نشسته بودند، با دهان باز به آن سو و آن سو می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So, if you are a heavy sightseer, take the unlimited pass and you will save some Euros.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر اهل گشت و گذار سنگین هستید، از پاس نامحدود استفاده کنید و مقداری یورو پس انداز خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر شما یک sightseer سنگین هستید، گذرگاه نامحدود را بردارید و some را نجات خواهید داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Sightseer arrived to day well packed, well padded, and in superb shape to my somewhat inexperienced eye.
[ترجمه گوگل]Sightseer امروز به‌خوبی بسته‌بندی شده بود، به‌خوبی بالشتک‌شده، و از نظر ظاهر تا حدودی بی‌تجربه‌ام شکل فوق‌العاده‌ای داشت
[ترجمه ترگمان]sightseer امروز به خوبی بسته بندی، منظم و متناسب با چشم اندازه ای inexperienced رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Occasionally a sightseer would appear and wander aimlessly by, but of all who passed none was aware that anything extraordinary had occurred.
[ترجمه گوگل]گهگاه یک گردشگر ظاهر می‌شد و بی‌هدف سرگردان می‌شد، اما از همه کسانی که رد می‌شدند، هیچ‌کدام نمی‌دانستند که اتفاق خارق‌العاده‌ای رخ داده است
[ترجمه ترگمان]گاه گاهی اوقات sightseer و بی هدف، بی آن که کسی از آن عبور کند، بی آن که متوجه باشد، هیچ چیز غیرعادی به ذهنش خطور نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tourist, visitor, one who travels about and visits tourist attractions
a sightseer is someone who travels to visit one or more places of interest.

پیشنهاد کاربران

کلمه "sightseer" از ترکیب دو بخش تشکیل شده است:
1. "Sight": به معنی "دیدن" یا "منظره" است. این کلمه از ریشه ی "sight" در زبان انگلیسی قدیمی می آید که به معنای "دیدن" یا "بینایی" بوده است. این واژه از ریشه ی لاتین "visus" ( که به معنای "دید" است ) و فعل "videre" ( به معنای "دیدن" ) مشتق شده.
...
[مشاهده متن کامل]

2. "Seer": این قسمت به معنای "کسی که می بیند" یا "نگاه کننده" است. "Seer" از فعل "see" به معنای "دیدن" مشتق شده است. در اصل، این کلمه به فردی اطلاق می شود که چیزی را می بیند یا تماشا می کند.
ترکیب:
زمانی که "sight" و "seer" با هم ترکیب می شوند، کلمه "sightseer" به معنی "کسی که می بیند یا تماشا می کند" است. در زبان معاصر، این کلمه به کسی اطلاق می شود که به طور خاص برای دیدن مناظر، جاذبه ها و مکان های توریستی به جایی سفر می کند.
در واقع، "sightseer" یعنی "گردشگر" یا "سیاح"، کسی که برای لذت بردن از مناظر طبیعی یا فرهنگی یک مکان به آنجا می رود.
Chatgpt

sightseer ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: تماشاگر
تعریف: گردشگری که به تماشای دیدنی های شهر می پردازد
بازدید کننده
تماشاگر
توریست