sightsee

/ˈsaɪtˈsi//saɪt si/

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: sightsees, sightseeing, sightsaw, sightseen
• : تعریف: to tour about for the purpose of sightseeing.

جمله های نمونه

1. I'll have to scrape together some money for a sight-seeing trip.
[ترجمه دونگی] من باید بود نقد برای سفر دیدنی را با هم جمع کنیم
|
[ترجمه گوگل]برای یک سفر دیدنی باید مقداری پول جمع کنم
[ترجمه ترگمان]باید کمی پول جمع کنم تا بتونم یه سفر رو ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sight-seeing never palled on him.
[ترجمه گوگل]دیدن مناظر هرگز در او کمرنگ نبود
[ترجمه ترگمان]دید که هیچ وقت چشمش به او نیفتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Undeterred, the band went sight-seeing around the various trouble spots, getting their pictures taken besides security gates and confused-looking squaddies.
[ترجمه گوگل]گروه بی‌تردید به گشت و گذار در نقاط مختلف دردسرساز پرداختند و عکس‌های خود را در کنار دروازه‌های امنیتی و جوخه‌های گیج‌کننده گرفتند
[ترجمه ترگمان]undeterred، گروه از نظر ناپدید شدند - در اطراف نقاط مشکل مختلف دید که تصاویر آن ها به غیر از گیتس امنیتی و looking گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It gave sight-seeing a whole new dimension.
[ترجمه گوگل]این به دیدن بُعد کاملاً جدیدی داد
[ترجمه ترگمان]دیدن یک بعد کاملا جدید را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sight-seeing tours with guides leave Waverley Bridge at frequent intervals each day.
[ترجمه گوگل]تورهای دیدنی با راهنماها هر روز در فواصل زمانی مکرر از پل Waverley خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]تورهای دیدن با راهنما در فواصل مکرر هر روز پل ویورلی را ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He and took me on a short sight-seeing trip to the Qutab Minar.
[ترجمه گوگل]او و من را به یک سفر دیدنی کوتاه به قطاب منار برد
[ترجمه ترگمان]او مرا به یک سفر کوتاهی برد - دیدن سفر به the Qutab
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Afterwards, there was still time for a spot of shopping and sight-seeing before embarking for home after a very enjoyable day.
[ترجمه گوگل]پس از آن، هنوز زمان برای خرید و دیدن مناظر قبل از حرکت به سمت خانه پس از یک روز بسیار لذت بخش وجود داشت
[ترجمه ترگمان]پس از آن، هنوز زمان برای خرید و دید کافی وجود داشت که بعد از یک روز بسیار لذت بخش به خانه باز می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For other sight-seeing tours, including places of interest outside the city, consult any tourist agency or hotel porter.
[ترجمه گوگل]برای سایر تورهای دیدنی، از جمله مکان های دیدنی خارج از شهر، با هر آژانس گردشگری یا باربری هتل مشورت کنید
[ترجمه ترگمان]برای دیگر تورهای دیدن، از جمله مکان های مورد علاقه خارج از شهر، با هر آژانس توریستی یا دربان هتل مشورت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. and I'll go do my thing and sightsee? Really?
[ترجمه گوگل]و من بروم کارم را انجام دهم و از مناظر دیدن کنم؟ واقعا؟
[ترجمه ترگمان]و من میرم سراغ کار خودم و \"sightsee\"؟ واقعا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At last, the paper takes mountain-sea sightsee tour and culture folklore tour as important items which is constructed in Lianyungang city currently.
[ترجمه گوگل]در نهایت، این مقاله تور گشت و گذار کوه-دریایی و تور فرهنگی فولکلور را به عنوان موارد مهمی که در حال حاضر در شهر لیانیونگانگ ساخته شده است، معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این روزنامه سفره ای دریایی به دریا نوردی و تور فرهنگ فرهنگ را به عنوان آیتم های مهم که در شهر Lianyungang در حال حاضر ساخته شده است، می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She thinks it's a nice place to sightsee and shop.
[ترجمه گوگل]او فکر می‌کند که این مکان مکانی خوبی برای گشت و گذار و خرید است
[ترجمه ترگمان]اون فکر می کنه اینجا جای خوبیه برای خرید و خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One day tour to Lushun ( Port Arthur), sightsee the Tiger Tail Scenic Area and go back to Dalian in late afternoon.
[ترجمه گوگل]تور یک روزه به Lushun (پورت آرتور)، از مناظر دیدنی Tiger Tail دیدن کنید و در اواخر بعد از ظهر به دالیان برگردید
[ترجمه ترگمان]یک روز سفر به Lushun (پورت آرتور)، در اواخر بعد از ظهر به \"دالیان\" برد و به دالیان در اواخر بعد از ظهر باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm here to sightsee .
[ترجمه گوگل]من اینجا هستم برای دیدن مناظر
[ترجمه ترگمان]من اینجا برای sightsee هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Visit Triumphal arch, Avenue des Champs Elysees, la Place de la Concordevisit the opera and sightsee in the downtown of Paris.
[ترجمه گوگل]از طاق پیروزی، خیابان شانزلیزه، میدان کونکوردویی دیدن کنید و از اپرا و دیدنی‌های مرکز شهر پاریس دیدن کنید
[ترجمه ترگمان]از arch، خیابان شانزه لیزه، میدان de، اپرا و sightsee در مرکز شهر پاریس بازدید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With such a unique and unspoiled setting, Jay Peak can provide its vacationing public an opportunity to hike, bike, fish, sail and sightsee in a setting that is truly undeveloped.
[ترجمه گوگل]با چنین محیطی منحصر به فرد و دست نخورده، جی پیک می تواند فرصتی برای پیاده روی، دوچرخه سواری، ماهیگیری، بادبانی و گشت و گذار در محیطی که واقعاً توسعه نیافته است را برای مردم تعطیلات خود فراهم کند
[ترجمه ترگمان]جی قله با چنین فضایی منحصر به فرد و بکر می تواند فرصتی برای تعطیلات، دوچرخه سواری، ماهی، قایقرانی و قایقرانی در فضایی که واقعا توسعه نیافته است را فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• visit tourist sites, travel about and visit attractions

پیشنهاد کاربران

بازدید اماکن دیدنی
گشت و گذار
به دیدن مکان های دیدنی و گردشگری رفتن