sifting

جمله های نمونه

1. Crash investigators have been sifting through the wreckage of the aircraft.
[ترجمه گوگل]بازرسان سقوط هواپیما در حال بررسی لاشه هواپیما هستند
[ترجمه ترگمان]بازرسان Crash در حال بررسی لاشه هواپیما هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He lay on the beach, sifting the sand through his fingers.
[ترجمه گوگل]روی ساحل دراز کشید و شن ها را از میان انگشتانش الک کرد
[ترجمه ترگمان]او روی ساحل دراز کشیده بود و شن ها را در میان انگشتانش الک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Police are sifting through the evidence in the hope of finding more clues.
[ترجمه گوگل]پلیس به امید یافتن سرنخ های بیشتر در حال بررسی شواهد است
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال بررسی مدارک به امید یافتن نشانه های بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Police have spent the day sifting through the debris for clues.
[ترجمه گوگل]پلیس یک روز را صرف غربال کردن آوارها برای یافتن سرنخ کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس این روز را صرف بازرسی از آوار برای نشانه ها کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Police experts are sifting all the evidence with a fine - tooth comb .
[ترجمه گوگل]کارشناسان پلیس تمام شواهد را با یک شانه دندان ظریف الک می کنند
[ترجمه ترگمان]متخصصان پلیس همه شواهد را با شانه - مرتب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They spent days carefully sifting through the evidence.
[ترجمه گوگل]آنها روزها را با دقت به بررسی شواهد صرف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها روزها را با دقت و دقت به بررسی مدارک پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Heavy snow is sifting onto the ground.
[ترجمه گوگل]برف سنگینی روی زمین نشسته است
[ترجمه ترگمان]برف سنگین بر روی زمین پاشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I began sifting through the mass of evidence.
[ترجمه گوگل]من شروع به غربال کردن انبوه شواهد کردم
[ترجمه ترگمان]شروع کردم به تجزیه شدن از توده مدارک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The police are sifting the evidence very carefully to try and find the guilty person.
[ترجمه گوگل]پلیس شواهد را با دقت بررسی می کند تا فرد مجرم را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]پلیس شواهد را به دقت بررسی می کند تا فرد مقصر را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Police experts were sifting a stash of spare parts this week searching for the identities of yet more machines.
[ترجمه گوگل]کارشناسان پلیس در این هفته در جستجوی هویت ماشین‌های بیشتر، انباری از قطعات یدکی را غربال کردند
[ترجمه ترگمان]متخصصان پلیس یک انبار قطعات یدکی را در این هفته تحت بررسی قرار دادند و هویت ماشین های بیشتری را جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. By midday Monday, police were sifting through more than 300 tips.
[ترجمه گوگل]تا ظهر دوشنبه، پلیس در حال بررسی بیش از 300 راهنمایی بود
[ترجمه ترگمان]روز دوشنبه، پلیس بیش از ۳۰۰ نکته را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The discovery was made by accountants sifting through the remains of the Maxwell business empire.
[ترجمه گوگل]این کشف توسط حسابدارانی صورت گرفت که بقایای امپراتوری تجاری ماکسول را غربال کردند
[ترجمه ترگمان]این کشف توسط حسابداران در حال بررسی بقایای امپراطوری تجاری ماکسول صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Firemen sifting through the ashes had heard the click of bangles.
[ترجمه گوگل]آتش‌نشانانی که از میان خاکسترها غربال می‌کردند صدای تق تق النگو را شنیده بودند
[ترجمه ترگمان]Firemen در میان خاکستر، صدای click النگو را شنیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The problems of sifting out the valuable and proven ingredients of native medicines are formidable.
[ترجمه گوگل]مشکلات غربال کردن مواد با ارزش و اثبات شده داروهای بومی بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]مشکلات غربال کردن مواد باارزش و ثابت داروهای بومی خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] روشی از مرتب کردن داخلی که بوسیله آن رکوردها حرکت داده می شوند تا ورود رکوردهایی دیگر را مجاز سازند

انگلیسی به انگلیسی

• act of breaking up the larger parts by passing through a sieve, filtration; act of scattering, dispersal; careful examination, investigation

پیشنهاد کاربران

Spend a day in the tropical forest of south america, turning over log, looking beneath bark, sifting through the moist litterof leaves . . .
کامل ننوشتمش ولی تا همونجا که خواستم معنیش رو که "غربالگری" هست رو بگم بسه
غربال کردن

بپرس