sidle up

پیشنهاد کاربران

پاورچین پاورچین رفتن / آمدن – یواشکی رفتن / آمدن
مثال: She sidled up to me and whispered something in my ear
او پاورچین پاورچین نزد من آمد و یک چیزی در گوشم زمزمه کرد
�ingratiate oneself to
خود را مورد توجه کسی قرار دادن، با احتیاط و به تدریج به کسی یا چیزی نزدیک شدن