sidetracked

پیشنهاد کاربران

منحرف شدن
پیش آمدن تأخیر یا مشکلی در انجام کاری
مثال :
I got a little sidetracked on my way to see you
داشتم میومدم ببینمت که تاخیری پیش اومد.

بپرس